۰۳ بهمن ۱۴۰۳
کد خبر: 4326
بخش دوم - حدیث آموزشکده‌ها، دانشجویان و آموزش معماری

به کجا میرود این سراشیبی فراخ؟ - یادداشت علی کیافر استاد دانشگاه کالیفرنیا

به کجا میرود این سراشیبی فراخ؟ - یادداشت علی کیافر استاد دانشگاه کالیفرنیا

از نظر تعداد، ایران با بیش از ۸۰۰ هزار مهندس معمار فارغ التحصیل و ۸۰۰ مرکز آموزش عالی معماری (بنا بر گفته های غیر رسمی دولتی،  دانشکده های معماری در ایران از 830 عدد هم بیشتر هستند) بسیار نزدیک به کشور یک میلیارد نفری هندوستان است. و تازه هندوستان چند برابر ایران وسعت دارد. مقایسه میزان دانش و کیفیت و توانایی تحصیل کردگان در رشته معماری در ایران با کشوری شبیه به هندوستان مقوله دیگری است.

برای درک کمیّت آموزش معماری و تناسب دانش آموختگان معماری در ایران، میتوان نگرشی به آمار در کشور آمریکا – که من تجربه ملموس نزدیک به نیم قرن زندگی و درگیری های آکادمیک و حرفه ای در آن را دارم – داشت.

در امریکا با 333.3 میلیون جمعیت (در سال 2022) تعداد 258 دانشگاه دروس و مدرک در رشته معماری عرضه می کردند. سه رده مدرک کارشناسی (هنر در معماری، علوم معماری، معماری)؛ کارشناسی ارشد، و دکترا. در اکثر این دانشگاه ها دو نوع مدرک کارشناسی در معماری داده میشود: دوره پنج ساله معماری که دارنده آن بلافاصله می تواند وارد بازار کار شود؛ مدرک چهار ساله در معماری یا مطاللعات معماری که دارنده مدرک باید دوره دو ساله کارشناسی ارشد معماری را پس از آن بگذراند؛ و اگر مدرک دانش آموخته در رشته معماری نبوده و در رشته های وابسته باشد، باید سه سال دوره کارشناسی ارشد را بگذراند.

در مجموع  در آن سال دانشجویان رشته معماری 50000 نفر بودند، اما دانشجویان دوره ها و دانشکده های تایید شده توسط سازمان تایید کننده معماری در سطح کشوری امریکاتنها کمی بیش نیمی از تعداد کل (28000 نفر) دانشجویان معماری در آمریکا بوده اند. تعداد 6000 مدرک در معماری توسط دانشگاه های تایید شده accredited داده شده بود. فارغ التحصیلان معماری در کل امریکا در سال 2022،  409000 نفر بودند. و فقط 76 نفر (0.018% یعنی یک سوم یک درصد) در دوره دکترای معماری آموزش میدیدند. در مقایسه در ایران، دردانشگاه آزاد به تنهایی 220 دانشجوی دکترای معماری در 40 واحد آن دانشگاه در تهران و شهرهای مختلف، حتی در مهجور ترین و دورافتاده ترین شهر ها و شهرهای کوچک ( مانند شبستر و نجف آباد) به آموزش اشتغال دارند. به این تعداد باید 78 دانشجوی دوره دکترای معماری در 22 دانشکده در دانشگاه های معتبر تر را افزود. به عبارت دیگر 300 دانشجوی دکترای معماری که بر أساس استانداردها و روش های تثبیت شده در دنیا باید پس از پایان آموزش به تدریس و پژوهش بپردازد در کشوری با جمعیت 88 میلیون نفر وجود دارد. اگر این روند ادامه یابد، در کمتر از هر پنج سال یک بار تعداد 1000 معمار با مدرک دکترا در کشور وجود خواهند داشت. اشتغال این افراد در حرفه خود بی شک معضلی غیر قابل حل خواهد بود.

قابل ذکر است که تعداددانشکده های معماری در کشورهای پیشرفته مانند انگلستان وفرانسه و آلمان بیش از چند ده نیستند: فرانسه: 36 دانشکده، با 67 میلیون نفر جمعیت، انگلیس: 46  با 60 میلیون نفر جمعیت، و آلمان 60 دانشکده با  83 میلیون نفر که 90 دوره فوق لیسانس معماری را ارایه می کنند.

در همین مسیر مهار گسیختگی ارقام و تناسب ها در زمینه آموزش و طراحی معماری و ساخت بنا از سوی معماران، به تعداد انجمن ها و کانون های حرفه ای باید توجه کرد. در ایران بر اساس اطلاعات داده شده توسط همکارانِ آگاه، 34 انجمن معماران و شهر سازان وجود دارد. بسیاری از آنها به موازات و در نمونه های زیادی درتقابل با یکدیگر فعالیت و حرکت می کنند. در مقابل در کشورهایی که در زمینه تشکیلات حرفه ای، بویژه در معماری و شهرسازی، پیشگام بوده اند، تعداد بسیار محدودی کانون ها و انجمن های حرفه ای معماری وجود دارد. در آمریکا با تعداد 222 هزار تحصیل کرده ی معمار و قدرت بسیار معماران، تنها 5 انجمن حرفه ای معماری وجود دارد. نهاد انجمن (انستیتوی) معماران آمریکا بر بیش از 95000 عضو و بیش از 200 شاخه (زیر مجموعه محلی و منطقه ای) استوار است؛ در انگلستان با 33500 معمار 5 انجمن حرفه ای معماران، و در فرانسه که بیشتر از 30 هزار در رشته معماری فعالیت می کنند 5 انجمن حرفه ای معماران وجود دارند، و در آلمان یک نهاد حرفه ای فدرال با 16 زیر بخش منطقه ای برای بیش از 101 هزار معمار.

در یک کلام، شرایط ناگوار تعداد دانشجویان و آموزش دیدگان معماری و به تبع آن اشتغال و کیفیت معماری را چندین تن شاخص ترین و پیشگامان کنونی معماران ایران، و دیگران، به درستی و با صراحت اعلام کرده اند:

سیمون آیوازیان: بدترین ضایعه‌ای که در معماری ایران میبینم، تعدد دانشکده‌های معماری و فارغ‌التحصیلان بیشمار آنهاست.

نادر تهرانی: نظام آموزشی ایران گفتمان لازمه فرهنگ نقد محور معماری را به طور کامل نادیده می گیرد.

سیاوش تیموری: دانشکده های معماری ما باید مقام انسان را به دانشجویان تدریس کنند. اما کار برعکس است.

داراب دیبا: اگر استاد معماری به کار حرفه ای نپردازد و درد ساختن را نداند حرفی برای گفتن در کلاس درس ندارد.

ایرج کلانتری: پافشاری اساتید دانشگاه بر پیش فرض ها و نظام ارزشی خودشان است (در حالیکه) مدرس های دانشگاه ها باید سعی کنند که شخصیت دانشجو را پرورش دهند، نه اینکه شخصیت خود را به او تحمیل کنند.

 

National Architectural Accrediting Board

 

 

 

دیدگاه شما
منتخب سردبیر