۱۱ خرداد ۱۴۰۴
کد خبر: 4441
یادداشت محمدکریم آسایش، کنشگر و پژوهشگرِ شهری

قدرتِ پاپتی‌ها؛ در ستایشِ آهنگِ اعتراضیِ «تاورکرین»

«تاورکرینِ لعنتی، چی می خوای از جونِ این محله های پاپتی؟» این قسمتی است از آهنگِ «تاورکرین» که در اعتراض به حضورِ جرثقیل ساختمانی (تاورکرین) در بافت تاریخی شیراز و کنار خانه ثبت ملی شده­‌ی صدرایی معروف به «خانه­‌ی ­زیبا» و در لوکشینی با دید به جرثقیل، اجرا شده است. سالها پیش جعفر مرزوقی (برزین آذرمهر) در اشاره و نقدِ تجمل گراییِ دور از جامعه‌ی جشن هنرِ شیراز، شعری سرود تحت عنوان «برگ هایی از یک دفتر» که در مجموعه شعر «به پاخیز ایرانِ من» در سال 1355منتشر شد و قسمتی از آن با نامِ«آی بچه های پاپتی» مشهور و به ترانه بدل شد، گرچه به اشتباه این ترانه به سیاوش کسرایی منسوب شد. حسن­ اتفاق جالبی هست. هردو شیراز، هر دو در رابطه با هویت، هر دو تقابلِ پاپتی ها با قدرت، هر دو ترانه.

قدرتِ پاپتی‌ها؛ در ستایشِ آهنگِ اعتراضیِ «تاورکرین»

«تاورکرینِ لعنتی، چی می خوای از جونِ این محله های پاپتی؟»

این قسمتی است از آهنگِ «تاورکرین» که در اعتراض به حضورِ جرثقیل ساختمانی (تاورکرین) در بافت تاریخی شیراز و کنار خانه ثبت ملی شده­‌ی صدرایی معروف به «خانه­‌ی ­زیبا» و در لوکشینی با دید به جرثقیل، اجرا شده است. سالها پیش جعفر مرزوقی (برزین آذرمهر) در اشاره و نقدِ تجمل گراییِ دور از جامعه‌ی جشن هنرِ شیراز، شعری سرود تحت عنوان «برگ هایی از یک دفتر» که در مجموعه شعر «به پاخیز ایرانِ من» در سال 1355منتشر شد و قسمتی از آن با نامِ«آی بچه های پاپتی» مشهور و به ترانه بدل شد، گرچه به اشتباه این ترانه به سیاوش کسرایی منسوب شد.

حسن­ اتفاق جالبی هست. هردو شیراز، هر دو در رابطه با هویت، هر دو تقابلِ پاپتی ها با قدرت، هر دو ترانه.

وانسلاو هاول، سیاستمدار، روشنفکر، نمایشنامه نویس و نویسنده‌­ی چک در کتابِ «قدرت بی قدرتان» می‌نویسد: «من وقتی از زیستن در دایره حقیقت سخن می­گویم، طبیعتا فقط فرآورده های فکری مفهومی را در نظر ندارم..... هر شخص یا گروهی که به هر طریقی در برابر ملعبه شدن سر به شورش بر دارد در واقع پا در دایره‌­ی زندگی در حقیقت گذاشته است» و در مثالهایش از کنسرت یک گروه راک یاد می­کند، همان کاری که آهنگِ «تاورکرین» انجام داده است. نکات جالبی این ترانه دارد.­ خواننده این ترانه «ایلیا یعقوبی»، معمار است و جزو احیاگران خانه‌های تاریخی در بافت تاریخیِ شیراز و بهزادِ نیما، شاعر و ترانه سرای «تاورکرین»، زاده محله تاریخی سنگ سیاه و بازارچه ارمنی های شیراز بوده است و سالها نیز راننده جرثقیل و تاورکرین.

بهزاد نیما در مورد کاربردِ «محله های پاپتی» در ترانه اش گفته است که «مقصود محله های بدون حامی و یاور است که جرثقیل های غول پیکر و نظام سرمایه داری در حال بلعیدنِ بافت تاریخی و از بین بردن تدریجی آنها است».

دیوید هاروی در کتابِ «تجربه شهری» و در قسمتِ «شهری شدن اگاهی» مطرح می­کند که «ما می‌­باید با شهری شدنِ آگاهی به سان مسئله­ی مهم سیاسی رویارو شویم»­­ و اکنون ما شاهدِ شهری شدنِ آگاهی با ابزارِ هنر هستیم، شاهد پیوندِ رهایی بخش و زیبایِ هنر، شهر و مقاومت.

دوره نشست-کارگاهِ «آگورا» که در بهمن ماه 1402 در مؤسسه فرهنگی و هنریِ شک برگزار شد­،­ همین تجربه را فراهم می ساخت: مواجهه‌­ی هنر، شهر و مقاومت. مواجهه ای که در جنبشهای اعتراضی در ایران­ به ویژه اعتراضات 1401­ در اشکالِ مختلفِ پرفورمنس (هنرِ اجرا)­،­ اینستالیشن (چیدمان)،­ گرافیتی و شابلون و استنسیل ظهور یافت. «آگورا» به میدان های عمومی در یونانِ باستان (به ویژه آتن) اطلاق می­‌شد که محل گردآمدن مردم (دموس) برای گفتگو و تصمیم­‌گیری بود و در این گردهمایی‌ها تئاتر نقشی کلیدی داشت.

این شهری شدنِ آگاهی که کنش هایی چون آهنگِ اعتراضیِ «تاورکرین» جلوه­ای از آن است،­ نوید احیای «آگورا» را می­‌دهد، آگورایی برای پاپتی ها که قدرتشان را علیهِ قدرتِ سوداگری (که به نامِ پیشرفت تبلیغ می شود) تحقق بخشند.

تاورکرین (چرثقیل ساختمانی) نمادِ تخریب است، ­همان توصیفی که والتر بنیامین در تزهایی درباره تاریخ از طوفانِ پیشرفت می­کند: «کله تابلویی دارد به نامِ سروش نو. در آن فرشته ای را ترسیم کرده است که گویی قصدِ دور شدن از چیزی را دارد که به آن چشم دوخته است. چشمانش خیره، دهانش باز و بال هایش گشوده است. سیمای فرشته­‌ی تاریخ باید چنین باشد.نگاهِ او معطوف به گذشته است، جایی که زنجیره ای از رویدادها در برابرِ ما پدیدار می‌­شود. آن جا او چیزی جز تسلسلِ یک فاجعه نمی‌­بیند که بی انقطاع از خرابی و ویرانی پشته می­سازد و در پیش پای او می­‌افکند. کاش می‌توانست درنگ کند، مردگان را از خواب مرگ بازخواند و ویرانی ها را آباد سازد. اما طوفانی که از جانبِ فردوس می­وزد با چنان نیرویی در بال هایش افتاده است که مجالِ بستنِ آنها را نمی‌دهد. در حالی که تلِ ویرانه در برابرش سر به فلک می­کشد، این طوفان او را بی­‌درنگ به سوی آینده­‌ای می‌­راند که پشت بدان کرده است. آنچه ما پیشرفت می­‌نامیم همانا این طوفان است»، بنیامین در همین متن و به عنوان رویکردی رهایی بخش علیه ویرانی، ­از سنتِ ستمدیدگان(پاپتی ها) یاد می­کند. سنتی که برای میراثش که به زندگی اش متصل است مبارزه می‌­کند.

خبر مرتبط

اعتراض متفاوت شیرازی ها به تخریب بافت تاریخی

این «تاورکرین» لعنتی!

جمعی از هنرمندان موسیقی دوستدار میراث فرهنگی در شیراز با انتشار قطعه موسیقی راک «تاورکرین» به تخریب بافت تاریخی این شهر اعتراض کردند. این نخستین اعتراض مدنی در ایران است که با استفاده از موسیقی به مقابله با تخریب آثار تاریخی می‌پردازد.

دیدگاه شما
منتخب سردبیر