قدرتِ پاپتیها؛ در ستایشِ آهنگِ اعتراضیِ «تاورکرین»
«تاورکرینِ لعنتی، چی می خوای از جونِ این محله های پاپتی؟» این قسمتی است از آهنگِ «تاورکرین» که در اعتراض به حضورِ جرثقیل ساختمانی (تاورکرین) در بافت تاریخی شیراز و کنار خانه ثبت ملی شدهی صدرایی معروف به «خانهی زیبا» و در لوکشینی با دید به جرثقیل، اجرا شده است. سالها پیش جعفر مرزوقی (برزین آذرمهر) در اشاره و نقدِ تجمل گراییِ دور از جامعهی جشن هنرِ شیراز، شعری سرود تحت عنوان «برگ هایی از یک دفتر» که در مجموعه شعر «به پاخیز ایرانِ من» در سال 1355منتشر شد و قسمتی از آن با نامِ«آی بچه های پاپتی» مشهور و به ترانه بدل شد، گرچه به اشتباه این ترانه به سیاوش کسرایی منسوب شد. حسن اتفاق جالبی هست. هردو شیراز، هر دو در رابطه با هویت، هر دو تقابلِ پاپتی ها با قدرت، هر دو ترانه.

«تاورکرینِ لعنتی، چی می خوای از جونِ این محله های پاپتی؟»
این قسمتی است از آهنگِ «تاورکرین» که در اعتراض به حضورِ جرثقیل ساختمانی (تاورکرین) در بافت تاریخی شیراز و کنار خانه ثبت ملی شدهی صدرایی معروف به «خانهی زیبا» و در لوکشینی با دید به جرثقیل، اجرا شده است. سالها پیش جعفر مرزوقی (برزین آذرمهر) در اشاره و نقدِ تجمل گراییِ دور از جامعهی جشن هنرِ شیراز، شعری سرود تحت عنوان «برگ هایی از یک دفتر» که در مجموعه شعر «به پاخیز ایرانِ من» در سال 1355منتشر شد و قسمتی از آن با نامِ«آی بچه های پاپتی» مشهور و به ترانه بدل شد، گرچه به اشتباه این ترانه به سیاوش کسرایی منسوب شد.
حسن اتفاق جالبی هست. هردو شیراز، هر دو در رابطه با هویت، هر دو تقابلِ پاپتی ها با قدرت، هر دو ترانه.
وانسلاو هاول، سیاستمدار، روشنفکر، نمایشنامه نویس و نویسندهی چک در کتابِ «قدرت بی قدرتان» مینویسد: «من وقتی از زیستن در دایره حقیقت سخن میگویم، طبیعتا فقط فرآورده های فکری مفهومی را در نظر ندارم..... هر شخص یا گروهی که به هر طریقی در برابر ملعبه شدن سر به شورش بر دارد در واقع پا در دایرهی زندگی در حقیقت گذاشته است» و در مثالهایش از کنسرت یک گروه راک یاد میکند، همان کاری که آهنگِ «تاورکرین» انجام داده است. نکات جالبی این ترانه دارد. خواننده این ترانه «ایلیا یعقوبی»، معمار است و جزو احیاگران خانههای تاریخی در بافت تاریخیِ شیراز و بهزادِ نیما، شاعر و ترانه سرای «تاورکرین»، زاده محله تاریخی سنگ سیاه و بازارچه ارمنی های شیراز بوده است و سالها نیز راننده جرثقیل و تاورکرین.
بهزاد نیما در مورد کاربردِ «محله های پاپتی» در ترانه اش گفته است که «مقصود محله های بدون حامی و یاور است که جرثقیل های غول پیکر و نظام سرمایه داری در حال بلعیدنِ بافت تاریخی و از بین بردن تدریجی آنها است».
دیوید هاروی در کتابِ «تجربه شهری» و در قسمتِ «شهری شدن اگاهی» مطرح میکند که «ما میباید با شهری شدنِ آگاهی به سان مسئلهی مهم سیاسی رویارو شویم» و اکنون ما شاهدِ شهری شدنِ آگاهی با ابزارِ هنر هستیم، شاهد پیوندِ رهایی بخش و زیبایِ هنر، شهر و مقاومت.
دوره نشست-کارگاهِ «آگورا» که در بهمن ماه 1402 در مؤسسه فرهنگی و هنریِ شک برگزار شد، همین تجربه را فراهم می ساخت: مواجههی هنر، شهر و مقاومت. مواجهه ای که در جنبشهای اعتراضی در ایران به ویژه اعتراضات 1401 در اشکالِ مختلفِ پرفورمنس (هنرِ اجرا)، اینستالیشن (چیدمان)، گرافیتی و شابلون و استنسیل ظهور یافت. «آگورا» به میدان های عمومی در یونانِ باستان (به ویژه آتن) اطلاق میشد که محل گردآمدن مردم (دموس) برای گفتگو و تصمیمگیری بود و در این گردهماییها تئاتر نقشی کلیدی داشت.
این شهری شدنِ آگاهی که کنش هایی چون آهنگِ اعتراضیِ «تاورکرین» جلوهای از آن است، نوید احیای «آگورا» را میدهد، آگورایی برای پاپتی ها که قدرتشان را علیهِ قدرتِ سوداگری (که به نامِ پیشرفت تبلیغ می شود) تحقق بخشند.
تاورکرین (چرثقیل ساختمانی) نمادِ تخریب است، همان توصیفی که والتر بنیامین در تزهایی درباره تاریخ از طوفانِ پیشرفت میکند: «کله تابلویی دارد به نامِ سروش نو. در آن فرشته ای را ترسیم کرده است که گویی قصدِ دور شدن از چیزی را دارد که به آن چشم دوخته است. چشمانش خیره، دهانش باز و بال هایش گشوده است. سیمای فرشتهی تاریخ باید چنین باشد.نگاهِ او معطوف به گذشته است، جایی که زنجیره ای از رویدادها در برابرِ ما پدیدار میشود. آن جا او چیزی جز تسلسلِ یک فاجعه نمیبیند که بی انقطاع از خرابی و ویرانی پشته میسازد و در پیش پای او میافکند. کاش میتوانست درنگ کند، مردگان را از خواب مرگ بازخواند و ویرانی ها را آباد سازد. اما طوفانی که از جانبِ فردوس میوزد با چنان نیرویی در بال هایش افتاده است که مجالِ بستنِ آنها را نمیدهد. در حالی که تلِ ویرانه در برابرش سر به فلک میکشد، این طوفان او را بیدرنگ به سوی آیندهای میراند که پشت بدان کرده است. آنچه ما پیشرفت مینامیم همانا این طوفان است»، بنیامین در همین متن و به عنوان رویکردی رهایی بخش علیه ویرانی، از سنتِ ستمدیدگان(پاپتی ها) یاد میکند. سنتی که برای میراثش که به زندگی اش متصل است مبارزه میکند.
اعتراض متفاوت شیرازی ها به تخریب بافت تاریخی
این «تاورکرین» لعنتی!جمعی از هنرمندان موسیقی دوستدار میراث فرهنگی در شیراز با انتشار قطعه موسیقی راک «تاورکرین» به تخریب بافت تاریخی این شهر اعتراض کردند. این نخستین اعتراض مدنی در ایران است که با استفاده از موسیقی به مقابله با تخریب آثار تاریخی میپردازد.