گسترش افقی و عمودی شهر؛ یک تحلیل نظری از متغیرها
رشد فیزیکی شهرها گاه به شکل افزایش محدوده شهر یا به اصطلاح گسترش افقی عینیت یافته و گاه در قالب رشد عمودی، درونریزی جمعیت شهری و الگوی رشد شهر فشرده نمود مییابد. گسترش عمودی شهرها در برابر گسترش افقی و افزایش عرصه شهرها، همواره موضوع بحث و مناقشه متخصصان از انتظامهای فکری مختلف از جنبههای مختلف نظری، حقوقی و تجربی (بررسی نظرات متخصصین و تجربههای الحاق اراضی در کشور) بوده است.
روزنآنلاین؛ غزاله ایلکا - رشد فیزیکی شهرها گاه به شکل افزایش محدوده شهر یا به اصطلاح گسترش افقی عینیت یافته و گاه در قالب رشد عمودی، درونریزی جمعیت شهری و الگوی رشد شهر فشرده نمود مییابد. گسترش عمودی شهرها در برابر گسترش افقی و افزایش عرصه شهرها، همواره موضوع بحث و مناقشه متخصصان از انتظامهای فکری مختلف از جنبههای مختلف نظری، حقوقی و تجربی (بررسی نظرات متخصصین و تجربههای الحاق اراضی در کشور) بوده است.
از جنبه نظری، دیدگاههای متفاوتی درباره جایگاه زمین به عنوان متغیر بنیادین در توسعه شهری مطرح شده است. از یکسو، در دستهای از نظریهها دسترسی به زمین برای گسترش شهر ضروری تلقی شده و گسترش افقی بخشی از طبیعت شهر دانسته شده است. در این نظریهها تأکید بر آن است که شهرها همواره آستانهای از اندازه و رشد دارند که در صورت رسیدن به این مرحله متوقف خواهند شد. از سوی دیگر، در برخی از نظریهها فشردگی شهر به عنوان انگاشت پایه منجر به توسعه پایدار شهری معرفی شده است. در دهههای اخیر نیز پایداری زیستمحیطی بهطور قابلملاحظهای مورد توجه دولتها و محققین قرار گرفته و در قرن بیستویکم، پایداری شهری و شهرهای پایدار به مهمترین چالش پیش روی جامعه بشری تبدیل شده است. در دستهای دیگر از نظریهها، "گسترش پیراشهری " به عنوان نوع سوم رشد شهری، فراهم کننده امتیازات تکنولوژیک و روحیه سالم زندگی براساس ایدههای عدالت اجتماعی معرفی شده و تمرکززدایی مسکن و مشاغل و توسعه شهری" کمتراکم" که همراستا با تمرکززدایی است، به عنوان ایدههای اصلی مطرح شده است. بدین ترتیب، دو دسته نظریه اصلی مرتبط با رشد و گسترش شهری مطرح شده که عبارت است از:
- نظریههای مرتبط با پراکنش و گستردگی شهری (نظریه توسعه گسترده فرم شهری که به توسعه کمتراکم منجر میشود.)
- نظریههای مرتبط با متراکم شدن و فشردهسازی شهری (نظریه توسعه فرم شهری فشرده و بخشی از مفهوم شهر فشرده)
مرور سیر تحول نظریههای مرتبط با رشد و گسترش شهری بیانگر آن است که رشد و گسترش شهرها در دورههای مختلف زمانی مبتنی بر شرایط متنی و زمینهای متفاوت بوده و نظریه واحد پذیرفته شدهای در شرایط مختلف قابلردیابی نبوده است
یادداشت فرشید سامانپور؛ پژوهشگر شهرسازی
زمینخواری و دروغنامه مسکن در دوازده گزارهگاهی زمینخوارها هم گاهی غصه مردم را دارند، دنبال تهیۀ سرپناهی در شهرهای آلوده و یک چهاردیواری برای آخر هفته همان فلکزدهها در نقاط خوش آب و هوا هستند. گاهی خودشان هم واسطۀ خیرند. تا اینجای کار عجیب نیست و اتفاقاً خیلی هم عادی است. اینکه همین اشکهای زلال مبنای سیاستها و تصمیماتی هم بشود عجیب نیست و متأسفانه مختص ایران هم به نظر نمیرسد. مشکل آنجایی است که این سرپوشها وارد حوزۀ علم و سیاستپژوهی بشود و کلاً بخواهد منطق علمی را بیمار کند و از ریشه درآورد. این یکی فکر کنم از خصایل نادر سیاستگذاری در ایران باشد.
از جنبه حقوقی، در دستهای از قوانین و مقررات در خصوص گسترش شهرها و موضوع تأمین مسکن در کشور، تدابیر مشخص بهمنظور صیانت از عرصههای واقع در حریم شهرها و ممانعت از تخریب اراضی زراعی، باغی، جنگلی، منابع طبیعی و محیطزیست پیرامون شهر ارائه شده است. این دسته از قوانین و مقررات بیشتر ناظر بر توسعه درونزای شهری و تحدید کننده گسترش افقی شهرها بوده است. در برخی از قوانین و مقررات، نظیر قانون جهش تولید مسکن (مصوب 17/05/1400 مجلس شورای اسلامی) و تکالیف قانونی ماده پنجاه برنامه پنجساله هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران (1407-1403)، شیوه تأمین مسکن و سهولت دسترسی فاقدین مسکن بهویژه گروههای کمدرآمد به خانه مناسب مورد تاکید قرار گرفته است. این دسته از قوانین و مقررات بیشتر ناظر بر توسعه برونزای شهری و تحدید کننده گسترش عمودی و درونزای شهرها بوده است.
از جنبه تجربی با تاکید بر نظرات متخصصین، ردیابی نظرات ارائه شده از سوی صاحبنظران مختلف مرتبط با گسترش افقی و عمودی شهرها و جمعبندی و قیاس این نظرات جهت ارزیابی الحاقات مصوب و انجام شده به شهرهای کشور مبتنی بر قانون جهش تولید مسکن (مصوب 17/05/1400 مجلس شورای اسلامی) و تکالیف قانونی ماده پنجاه برنامه پنجساله هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران (1407-1403)، بیانگر وجود سه دیدگاه متفاوت شامل "موافقت با گسترش افقی شهرها"، "مخالفت با گسترش افقی شهرها" و " ضرورت بررسی خاص زمینهای در هر شهر برای انتخاب شیوه گسترش آن" میباشد. در نظرات ارائه شده از سوی متخصصان و تصمیمگیران مختلف، اثر گسترش عمودی/ افقی شهرها به عنوان متغیر مستقل در قیمت زمین و مسکن، کاهش تراکم شهرها، هزینههای توسعه، مغایرت/همسو بودن با سیاستهای آمایش سرزمین، قابلیت توسعه اراضی اطراف شهرها، ترویج سبک زندگی ایرانی- اسلامی، تمرکززدایی از کلانشهرها، حفاظت/ عدم حفاظت از اراضی کشاورزی، کمبود/ کفایت سرانه مسکونی و سرانه خدماتی در توسعههای جدید، مدیریت شهری، رشد جمعیتی و مهاجرپذیر یا مهاجرفرست بودن شهرها و شکلگیری هویت شهری و سرمایههای اجتماعی به عنوان متغیر وابسته قابل ردیابی میباشد و استدلالهای متقابل/ متضاد در ارتباط با هریک از گزارههای متغیر مستقل- وابسته بیان شده و موافقت با گسترش افقی، مخالفت با گسترش افقی و نیز نیاز به بررسی شرایط خاص زمینهای به عنوان نتیجهگیری نهایی استنتاج شده است.
از جنبه تجربی با تاکید بر بررسی تجربههای الحاق اراضی در سالیان اخیر، حکم کلی از موفقیت یا عدم موفقیت الحاقات قابل صدور نبوده و تجربههای موفق از الحاق اراضی بیشتر منطبق بر شرایط خاص زمینهای بوده است. در این تجارب به صورت عمده، وجود پیوستار مطالعات نیازسنجی و امکانسنجی برای تصمیمگیری درباره توسعه افقی و نیز مکانیابی دقیق اراضی در صورت نیاز به توسعه افقی به عنوان فصل مشترک وجود داشته است. در مقابل، تجربههای فاقد مطالعات نیازسنجی، امکانسنجی و یا مکانیابی و یا الحاق اراضی صرفاً به دلیل وجود اراضی دولتی، به صورت عمده منجر به تجربههای ناموفق از الحاق شده است.