به مناسبت روز بزرگداشت حافظ؛ قیاسی تحلیلی در طرح آرامگاه شاعران شیرین سخن شیرازی؛ سعید غلامپور
این یادداشت در نظر دارد تا با قیاسی در طرح میان دو آرامگاه از شاعران بزرگ شیرازی؛ سعدی و حافظ به بررسی علل توجه و استقبال مراجعین از فضاسازی آرامگاه حافظیه بپردازد. بدون شک حافظیه همواره مورد توجه همگان بوده و در مناسبتهای مختلف تبدیل به محل قرار دوستداران شعر، فرهنگ و هنر میشود. فارغ از موقعیت مکانی آرامگاه حافظیه که شرایط مساعدتری نسبت به آرامگاه سعدی دارد، قدرت طراحی منظر آرامگاه حافظ مثال زدنی است. منظر آرامگاه حافظ بر معماری غلبه داشته و درست در نقطه مقابل آرامگاه سعدی است.
سعید غلامپور، دکترای معماری منظر
این یادداشت در نظر دارد تا با قیاسی در طرح میان دو آرامگاه از شاعران بزرگ شیرازی؛ سعدی و حافظ به بررسی علل توجه و استقبال مراجعین از فضاسازی آرامگاه حافظیه بپردازد. بدون شک حافظیه همواره مورد توجه همگان بوده و در مناسبتهای مختلف تبدیل به محل قرار دوستداران شعر، فرهنگ و هنر میشود. فارغ از موقعیت مکانی آرامگاه حافظیه که شرایط مساعدتری نسبت به آرامگاه سعدی دارد، قدرت طراحی منظر آرامگاه حافظ مثال زدنی است. منظر آرامگاه حافظ بر معماری غلبه داشته و درست در نقطه مقابل آرامگاه سعدی است.
در آرامگاه سعدی به نظر میرسد هدف فروغی تنها ساخت سرپناهی برای محل تدفین بوده که با الگوبرداری از معماری گذشته ایران و تلفیق با خطوط طراحی نئوکلاسیک غربی بر مبنای خطوط فکری خود طراحی نموده و البته ایجاد اتصال میان آرامگاه سعدی و شوریده شیرازی از دیگر دغدغههای او در طرح بوده است.
بیشک در طراحی محوطه آرامگاه سعدی کمتر به فضاپردازی و فراهم نمودن شرایط سپران فراغت برای مراجعین توجه شده است. در حالی که محوطه حافظیه پاسخ مناسبی به این مسأله است. عنصر المانی و پوشش یادمانی آرامگاه حافظ کاملا شفاف بوده و توانسته ارتباط مناسبی با محوطه پیرامون خود برقرار نماید. از سوی دیگر سلسله مراتب دسترسی، کیفیتهای دید و ارتباط میان بخشهای مختلف آرامگاه حافظ مورد توجه است.
در بدو ورود، با هدایت مراجعین به مسیرهای طرفین و البته در امتداد محور میانی، همچنین ایجاد فضای گلکاری شده میانی، امتداد و پیوستگی دید به مقبره حفظ شده است، به طوری که در شلوغترین زمانها نیز مخاطبین میتوانند با دید به آرامگاه ترغیب به ملاقات شوند. رواقی در حدفاصل دو حیاط اندرونی و بیرونی تعریف شده که مقبره را قاب کرده و در ابتدا با نمود شبهی از آرامگاه بر دید متفاوت و تحریک انگیزه مکاشفه مخاطبین تأکید دارد.
مراجعین با بالا رفتن از پلههای سراسری رواق میانی کمکم دید و اشراف بیشتری نسبت به مقبره پیدا نموده و در بالاترین کد ارتفاعی به حدکمال خوانایی و فهم از جریان تعامل و معاشرت حافظ دوستان دست خواهند یافت. مشاهداتی بدین ترتیب که برخی در حال قرائت فاتحه و زیارت بوده و عدهای به مصاحبت عرفانی مشغولند. نکته قابل تأمل محصوریت حیاط اندونی با ایجاد قاببندی مناسب پیرامونی است. قابهای که تبدیل به بستر تعامل و قرار شدهاند. عدهای مشغول زدن تفالی به حافظ بوده و عدهای مبحوث و شاهد رفتار دیگر مراجعین در فضای سراسر عرفانی حاکم بر آرامگاه هستند. عدهای در فضای همین قابها به تعامل مشغول بوده و حال خوب را تجربه میکنند. عدهای نیز دو به دو در حاشیه حیاط نشسته و مشق عشق و عشقبازی میکنند.
سلسله مراتب موجود در نحوه مواجهه با آرامگاه و فهم تدریجی و دیدهای متفاوت و قابهای جذاب موجود بیشک زاییده ذهن خلاق طراح بوده و بر قدرت طراحی منظر آرامگاه تاکید دارند. شفافیت در دید و اتصال فضایی محوطه و آرامگاه به نحو مطلوب پویایی فضا را به تصویر کشیده و مخاطب را به بهترین نحو ممکن تحت تأثیر فضا قرار میدهد. در صورتی که مخاطب با ورود به محوطه آرامگاه سعدی باید به سرعت خیابانی را پشت سر گذاشته و خود را به مقبره اصلی در زیر بنای سرپوشیده برساند. اگر در شرایط شلوغی مجالی برای ورود یابد باید به سرعت برسر خاک لحظهای درنگ نموده، فاتحهای خواند تا بتواند جای خود را به فرد دیگری دهد. با خروج از بنای سرپوشیده نیز تنها انگیزهای که شاید بتواند زمان بیشتری او را در محوطه نگه دارد؛ بازدید از بخشی از قنات موجود و حوض ماهی است. پس از آن نیز قطعا به سرعت محوطه را به قصد بازگشت از آرامگاه ترک خواهد کرد.