حبس در چهاردیواری؛ غفلت از پدافند غیرعامل در فضای شهری
آنچه در این یادداشت قصد دارم به آن توجه دهم مسئله پدافند غیرعامل در فضای شهری است؛ موضوعی است که عموما مغفول مانده است. منظور از فضاهای شهری، عرصههای عمومی در شهر است که ملک مشاع همه شهروندان محسوب میشود. ما نیاز به ضوابط، توصیهها و طرح و برنامههای عملیاتی یکپارچهای در حوزه پدافند غیرعامل در فضاهای شهری داریم که در مواجهه با چنین تهدیداتی، خسارات و تلفات جانی به حداقل برساند و نیز با رعایت و اجرای آنها، امکان بهرهبردای از فضاها تا حد مناسبی امکان پذیر باشد. نکته قابل توجه اینجاست که در حوزه مقررات ملی ساختمان، مبحث 21 برای پدافند غیرعامل نیز تدوین شده است، اما این مبحث، برای استفاده در طراحی و اجرای ساختمانها، تاسیسات و محوطه اماکن تدوین شده است، و نه برای شهر و فضای شهری.

تجربه نشان داده است که پس از هر واقعه و حادثه، مدتی به صرافت تغییر یا اصلاح برخی رویههای آسیبزا و ناکارآمد افتادهایم، اما پس از مدتی فراموشی و نسیان غلبه کرده و فکر تغییر و اصلاح را از سر بیرون راندهایم. از آن جمله، در چند سال اخیر هر زمان به نوعی تهدید زلزله درباره تهران مطرح شده است، تا مدتی، به دلیل نگرانی و پریشانی، تصمیم بر اصلاح رویه مألوف در ساختمانسازی و مدیریت شهری گرفتهایم؛ اما باز با گذشت زمان، در بر همان پاشنه چرخیده است که پیشتر میچرخید. جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی، از جمله حوادث ناخواستهای است که باید آنان را که دستی بر آتش سیاستگذاری در حوزه شهری دارند، به تجدیدنظر اساسی در بسیاری از رویهها وا دارد. تردید داشتم در این ایام که به نظر برخی کارشناسان سیاسی، تهدید و سایه شوم حملات تجاوزگرانه همچنان بر سر ما سنگینی میکند؛ سخنگفتن از اصلاح رویههایی که صرفا در بلندمدت قابل اصلاح خواهند بود، چقدر بجا و دارای معناست.
اما در نهایت، تردیدها را به کناری گذاشتم و تصمیم گرفتم نکاتی در عرصه سیاستگذاری شهری و نقد و تحلیل برخی موضوعات را سوژه یادداشتهای گاه و بیگاه کنم. از جمله تعابیری که در ایام اخیر شنیدهایم، عبارات پدافند غیرعامل و مدیریت بحران است؛ دو اصطلاح و مفهوم وابسته. پدافند غیرعامل عموما بر مراحل پیش از بحران و مسائلی نظیر کاهش آسیبپذیری و بازدارندگی تمرکز دارد، درحالیکه مدیریت بحران، چنانکه پیداست بر زمان بحران و پس از آن نظر دارد. در حوزه شهر، شهرسازی و ساختمان، طی ماهها و سالها باید آمادگی حاصل کرد تا در مقطع بحران و در مواجهه با تهدیداتی همچون جنگ، حداکثر بازدارندگی، حداقل آسیبپذیری، ارتقای پایداری در سطح ملی و کلان، تداوم فعالیتهای ضروری و تسهیل مدیریت بحران را شاهد باشیم.
از همین نقطه میتوان به تعریف پدافند غیرعامل به مثابه مجموعه اقدامات پیشینی و پیشگیرانه، غیرمخرب و غیرمسلحانه پی برد. مقصود از پدافند غیرعامل، مجموعه اقدامات غیرمسلحانه، غیرمخرب و عموما پیشگیرانهای است که منجر به افزایش بازدارندگی، کاهش آسیبپذیری، ارتقای پایداری ملی، تداوم فعالیتهای ضروری و تسهیل مدیریت بحران در مقابل تهدیدها و اقدامات نظامی دشمن شود. اما نکتهای که قصد دارم در این یادداشت به طور خاص به آن توجه دهم؛ مسئله پدافند غیرعامل و فضای شهری است.
بنا به دلایلی که میتوان جداگانه درباره آن صحبت کرد، مسئله پدافند غیرعامل در فضاهای شهری، موضوعی است که عموما مغفول مانده است. منظور از فضاهای شهری، عرصههای عمومی در شهر است که ملک مشاع همه شهروندان محسوب میشود. آن دسته از فضاها و اراضی که در تملک اشخاص حقیقی یا حقوقی نیست، همگان حق دارند از آن برخوردار باشند، دسترسی آزادانه دارد و مسئولیت مدیریت آنها بر عهده نهاد مدیریت شهری است. فضاهایی مانند خیابان، میدان و میدانگاه، پیادهروها و پیادهراهها، پارکها و بوستانها و سایر عرصههای عمومی شهر.
ما نیاز به ضوابط، توصیهها و مهمتر از آن، طرح و برنامههای عملیاتی یکپارچهای در حوزه پدافند غیرعامل داریم که در مواجهه با چنین تهدیداتی، خسارات و تلفات جانی را به حداقل برساند و نیز با رعایت و اجرای آنها، امکان بهرهبردای از فضاها تا حد مناسبی امکانپذیر باشد. نکته قابل توجه اینجاست که در حوزه مقررات ملی ساختمان، مبحثی برای پدافند غیرعامل نیز تدوین شده که البته کار مهم، شایان توجه و ارزشمندی است. اما این مبحث (مبحث ۲۱ مقررات ملی ساختمان با عنوان پدافند غیرعامل)، چنانکه از نام این مجموعه پیداست، برای استفاده در طراحی و اجرای ساختمانها، تأسیسات و محوطه اماکن تدوین شده است و نه برای شهر و فضای شهری. این مبحث، به ملاحظات معماری ساختمان، طراحی سازه، مشخصات مکانیکی مصالح، بارهای ناشی از انفجار و مواردی از این دست، در ساختمانها، تأسیسات و محوطه آنها میپردازد و جز چند توصیه بسیار کلی و عمومی، در ارتباط با شهر و فضای شهری ضابطه یا حتی توصیهای در آن نیست. البته در یک دهه اخیر تلاشهایی در شورای عالی شهرسازی و معماری برای تهیه دستورالعملی به این منظور برای طرحهای توسعه و عمران انجام گرفته، اما ناگفته پیداست که اینها عموما به طرح و برنامههای ملاک عمل مربوط است و کمتر طرح و برنامههای اجرائی را دربر میگیرد. از دیگر سو، شهرداریها نیز که در عمل، پیشانی اصلی مدیریت شهر هستند، غرق در روزمرگی و با اولویت تناقضآلودی به نام میزان صدور پروانه، معمولا برای انجام چنین اقداماتی، خود را صاحب صلاحیت کافی نشان ندادهاند./گروه رسانهای شرق