کد خبر: 1524

ایدۀ ترسناک انتقال پایتخت

چاره‌ای نداریم جز اینکه مرکزیت اقتصادی و سیاسی کشور را به جنوب و نزدیک دریا منتقل کنیم

ایدۀ ترسناک انتقال پایتخت

کامبیز نوروزی-حقوقدان

«... چاره‌ای نداریم جز اینکه مرکزیت اقتصادی و سیاسی کشور را به جنوب و نزدیک دریا منتقل کنیم.»

این جملات آقای پزشکیان، که نمی دانم چه کسانی با کدام انگیزۀ کارشناسی یا مالی یا سیاسی به ایشان مشورت داده اند ترسناک است.

جابجایی پایتخت، موضوعی بسیار پیچیده است که متخصص های عالیرتبۀ رشته های متعددی باید در مورد آن تحقیقات و پژوهش های مفصل و عمیق کنند. 

هنوز در درستی این ایده تردیدهای فراوان وجود دارد.  ایده ای بسیار گران قیمت است که با هزینه های سرسام آاور سالهای درازی به طول می کشد. در اندونزی تجربۀ انتقال پایتخت تا کنون 33 میلیارد دلار هزینه شده است و باز هم ادامه دارد.

اما آنچه از آن به عنوان ترس و نگرانی یاد کردم ناشی از چیزهای دیگری است.

ایران دچار بحران نظم است. 

در جامعۀ ایران اختلال نظم حقوقی یک واقعیت جدی، مهم و خطرناک است که در همۀ عرصه ها ریشه دوانده است. 

اختلال نظم حقوقی وضعیتی غیرقابل پیش بینی ایجاد کرده است که موجب وضعیت پاندولی و نوسانی شده و کمتر چیزی در جایی ثابت و پایدار می ماند.

دولت و سازمانهای عمومی خود هم از بانیان و هم از قربانیان اختلال نظم حقوقی اند. مثلاً در برنامه های عمرانی معمولاً ۳۰-۴۰ درصد اهداف محقق نمی شوند. کمتر طرح عمرانی را می توان یافت که اجرای آنها بیش از دو سه برابر مدت مصوب به طول نیانجامد. 

اختلال نظم حقوقی با اتلاف منابع، فساد، سوءاستفاده از قدرت، ناکارآمدی شدید نظام مدیریتی، بحرانهای مختلف اقتصادی و اجتماعی و سیاسی...  درست کرده و بسیاری از توان ملی کشور را از بین می برد.

در منظومۀ اختلالی نظم، هر عنصر تازه ای که اضافه شود به افزایش بی نظمی و پیچیده تر شدن آن منتهی می شود. شاهد آشکارش وضع موجود است که با قانون و مقررات و طرح ها و تلاش های بسیار که برای بهبود اوضاع شده است، اما شاخص ها همچنان مخاطره آمیزند و سرکنگبین هایی که تدارک دیده اند صفرا فزوده اند.

مسأله از بحث تکراری عدم حاکمیت بسیار قانون فراتر رفته است. 

چیزی که با تأسف بسیار دولتها هیچ درک نکرده اند این است که ساخت حقوقی در ایران مهمترین کارکرد خود را که برقراری نظم است تا حد بسیارزیادی از دست داده است. بدون نظم پایدار امکان هیچ کار مهمی وجود نخواهد داشت و دولت و مردم فقط به زندگی روزمره باید بسنده کنند؛ فردا خدا برگ است.

نمونه آزاد راه شمال را ببینید. ۱۲۱ کیلومتر جاده است. عملیات آن از سال ۱۳۷۵ یعنی ۲۷ سال پیش اغاز شده و هنوز به پایان نرسیده است و امسال هم به یک و نیم میلیارد دلار بودجه نیاز دارد. یا تجربه هایی مثل  سد گتوند یا میدان گازی پارس جنوبی که کشور همسایه دارد آن را جارو می کند و ده ها و صدها نمونۀ دیگر. مدیران بهانه هایی می اورند مانند مشکلات پیمانکاران، نبود منابع مالی، اما مشکل اصلی در نظام تصمیم گیری است که با وضع مقررات و عقد قراردادهای نادرست، که تماماً قالب و صورتبندی حقوقی طرح اند، واقعیتها را ندیده اند و بجای طراحی درست پروژه داستان نوشته اند. داستانی که خواندن آن سالهای درازی  طول کشیده و هنوز هم تمام نشده است. به احتمال فراوان اگر این طرحها مورد حسابرسی صنعتی قرار بگیرند، همۀ عملاً زیان ده بوده اند.

در چنین شرایطی بحث انتقال پایتخت دوباره به میان می آید. چنین طرحی، اگر بخواهد اجرا شود از هرنظر پیچیده ترین، گسترده ترین، گرانقیمت ترین ، مهمترین، و درازمدت ترین طرحی است که در تمام تاریخ معاصر ایران وجود داشته است. چنین طرحی غیر از آنکه نیازمند پول فراوان، تخصصهای عالی مطالعاتی و اجرایی و مدیریت قدرتمند و کارآمد است، که فعلاً هیچ کدام در دسترس نیستند، نیازمند یک نظم حقوقی آهنین در سطح ملی است که بتواند برای سالهای طولانی نظمی پایدار را استوار کند که در آن همه چیز بر سرجای خود باشد و بتوان احتمال داد طرح انتقال پایتخت به جایی برسد.

در شرایط بی نظمی حقوقی که طرحهایی بسیار بسیار کوچکتر از طرح فوق العاده عظیم انتقال پایتخت چنان اوضاع اسفباری دارند و دولتها ناتوان از انتظام و مدیریت پروژه و تأمین منابع مالی آنها هستند، به راحتی می توان پیش بینی کرد که این طرح چه بلایی بر سر کشور می آورد. 

ترس از این ایده همینجاست که نطفه می بندد. وقتی منظومه ای دچار اختلال است، عناصر جدید تابع کارکرد اختلالی آن می شوند و اختلال را بدتر و بیشتر می کنند. ایدۀ انتقال پایتخت، با ابعاد عظیم و گسترده و متنوعی که دارد، بی شک تأثیرات عمیق و شاید غیرقابل جبران بر نامنظومۀ نظم حقوقی کشور می گذارد. در وضعیت کنونی این ایده، حتی اگر درست هم باشد، یک گرداب است.

بجای انتقال پایتخت، به مبرمترین و ضروری ترین نیاز امروز کشور بیاندیشید. به این بیاندیشید که چگونه کشور از شرایط بی نظمی گستردۀ حقوقی به وضعیت احیای نظم حقوقی انتقال یابد.  

منبع: روزنامه شرق

منبع: شرق
دیدگاه شما
منتخب سردبیر