شریعتمداری و بهروز افخمی هم باید توبه کنند
لابد شما هم شنیده اید ماجرای اصرار برخی از نمایندگان بر توبه برخی از وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان را. ماجرایی که البته با شهامت وزرای پیشنهادی و خردورزی جمعی از عقلای مجلس به خیر گذشت و به بحران بدل نشد. البته کارخانه تواب سازی کماکان فعال است و حالا که دستشان از وزرا کوتاه شده گیر داده اند به مجید انصاری که چون در انتخابات ۸۸ طرفدار میرحسین موسوی بوده و در تظاهرات بیست و پنجم خرداد ماه هم شرکت داشته باید علنا توبه کند.
لابد شما هم شنیده اید ماجرای اصرار برخی از نمایندگان بر توبه برخی از وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان را. ماجرایی که البته با شهامت وزرای پیشنهادی و خردورزی جمعی از عقلای مجلس به خیر گذشت و به بحران بدل نشد. البته کارخانه تواب سازی کماکان فعال است و حالا که دستشان از وزرا کوتاه شده گیر داده اند به مجید انصاری که چون در انتخابات ۸۸ طرفدار میرحسین موسوی بوده و در تظاهرات بیست و پنجم خرداد ماه هم شرکت داشته باید علنا توبه کند.
تواب سازان همه تلاششان را به کار می گیرند تا همه آحاد جامعه را به یک شکل در بیاورند و اگرچه سال هاست هر چه می کوبند به در بسته می خورند اما ته دلشان جامعه آرمانی چیزی است شبیه کره شمالی. آدم ها یک شکل و یک قد و یک وزن. با لباس هایی متحدالشکل. با یک رنگ و یک عقیده و یک لهجه. اما چنین جامعه ای حتی در خواب هم شکل نخواهد گرفت. در کره شمالی هم اگرچه غالب مردم از حیث ظاهر هیچ تفاوتی باهم ندارند اما در درون هر آدمی جهانی است متفاوت و رنگارنگ که در روز موعود چنان رهبران همسان ساز را به شگفتی وا دارد که بیا و ببین.
اما آن ها که نمی خواهند ۸۸ را فراموش کنند و هنوز هم برآنند از آن واقعه نان دربیاورند و به کسب و کارشان رونق بخشند نمی دانند که گر حکم شود که مست گیرند اول از همه باید به پرونده این حضرات رسیدگی کنند. اگر بلوایی در کار بوده و آشوبی برخاسته، یک سر آشوب همان معجزه هزاره سومی است که این حضرات تواب ساز برای شعارهای صدتا یک غاز و عوام پرستانه اش سر و دست می شکستند. همان هاله نوری که بزرگان این جماعت تواب ساز اطاعت از او را اطاعت از خدا می دانستند. همان پدیده ای که برای بر سر کار آوردنش از خدا و پیامبر تا امام زمان (عج) را خرج کردند. همان عزیز دردانه ای که آن همه آدم حسابی از روزنامه نگار و هنرمند و روشنفکر و جوانان برومند این سرزمین را با هزار اتهام کرده و ناکرده به دردسر انداختند تا او پروژه های علمی تخیلی اش را راه پیش ببرد. همان که بیشترین حرمت شکنی ها را در حق ولی نعمتان خویش کرد و برای هیچ کس و هیچ چیزی حریمی قائل نشد. اگر قرار بر عذرخواهی و توبه کردن است چرا برکشندگان معجزه هزاره سوم و آن هایی که زیر علم او سینه می زدند باید قسر در بروند؟ چرا آن ها از مردم و نمایندگان مردم عذرخواهی نمی کنند؟ اگر فلان وزیر پیشنهادی پزشکیان بابت امضای نامه ای که در زمان مجلس ششم به رهبر انقلاب نوشته شده باید محاکمه شود چرا بهروز افخمی را محاکمه نمی کنید؟ چطور هیچ کس تا به امروز از بهروز افخمی بابت آن نامه و آن امضا توضیحی نخواسته؟ بله، گر حکم شود که مست گیرند باید در شهر یقه خیلی ها را گرفت.
من نمی گویم از فردا بروید جدی جدی از افخمی بازخواست کنید که چرا آن نامه را امضا کرده اما حرفم این است وقتی از او به این راحتی می گذرید و ساده دلانه او را به عنوان یک تئوریسین فرهنگی حزب اللهی می پذیرید دیگر بی خیال این وزیر و آن وزیر شوید. اگر افخمی را بخشیده اید چشمتان را روی امضای این بندگان خدا هم ببندید و اجازه بدهید کارشان را بکنند.
آشتی و وفاق و وحدت و این حرف ها معنی دارد. اگر قرار باشد هنوز هم ماجرای ۸۸ را فراموش نکنید و به هربهانه ای یقه این و آن را بگیرید و بعد هم مدعی بشوید که باید از همه نیروهای انقلاب و کشور برای آبادانی این سرزمین سود جست که بازهم آش همان آش خواهد بود و کاسه همان کاسه. فقط فرقش این است که این بار آش زیادی شور شده و ممکن است مردم به جان آمده آش را با جاش بفرستند به همان جایی که باید بفرستند و خیال همه ما را برای همیشه راحت کنند. پس حواستان را خوب جمع کنید تا کار دست خودتان و دیگران ندهید.
مهم ترین شعار پزشکیان این بوده که با دعوا نمی توان کشور را اداره کرد. الحق و الانصاف هم تا به امروز نه دعوایی راه انداخته و نه حتی مقدمات دعوایی را فراهم کرده. برخلاف اسلاف خود هنوز به دولت قبل از خودش هم تیکه و متلک نینداخته. گذشته سیاسی رقبایش را هم به رخشان نکشیده. تا به امروز به عهد خود مبنی بر این که به دنبال نزاع و حاشیه نیست وفادار مانده. پس بهتر است شما آغازگر جنگ نباشید. به قول اهل میدان: ممکن است جنگ را شما شروع کنید اما یقین بدانید پایانش با شما نیست.
منبع: خبرآنلاین