اجماع ارکان / چرا معاون اولی “دکتر محمدرضا عارف” امیدوارکننده است؟
علی اعطا، سخنگوی پیشین شورای شهر تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب در سرمقاله امروز روزنامه سازندگی نوشت: حضور دکتر عارف به عنوان شخصیتی ملی، دانشمند، دارای تجربههای گسترده و متنوع مورد اجماع کلیه ارکان؛ که از ویژگیهای برجسته شخصیتی همچون هوشمندی و ذهنی منظم برخوردار است، چشمانداز امیدوارکنندهای در برابر ما گشوده است.
بیستم خرداد ماه امسال، یعنی کمتر از ۲۰ روز مانده به انتخابات ریاستجمهوری، دیداری انجام شد که در هیاهوی ایام پیشرو، کمتر به چشم ناظرین و تحلیلگران آمد و حتی تا حدودی فراموش شد. مسعود پزشکیان، کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری پس از اعلام رسمی اسامی نامزدهای تایید صلاحیت شده به بنیاد امید ایرانیان و به دیدار محمدرضا عارف رفت.
این دیدار به نظر میرسد که نخستین دیدار تنها نامزد تایید صلاحیت شده جبهه اصلاحات بوده است که احتمالاً به خواست طرفین در رسانهها منتشر شده است. چنانکه در همان روز، خبرگزاریهای رسمی کشور با تیتر، متن و تصاویری یکسان، این رویداد را پوشش دادهاند؛ و البته شاید کمتر کسانی از زمزمهها و نجواهای میان این دو شخصیت سیاسی و ملی و نیز احتمالات آینده، خبر و اطلاع یا حتی حدسوگمانی داشته باشند.
بیش از یک ماهونیم پرفرازونشیب و لبریز از بیموامید از آن دیدار گذشته است و دکتر عارف پس از مراسم تنفیذ به عنوان معاون اول دکتر پزشکیان منصوب شد. اگرچه شواهد نشان میدهد که دیدار سیدمحمد خاتمی و مسعود پزشکیان در شب پیش از تنفیذ و در پاستور به احتمال قریب به یقین، کاتالیزور این اقدام بوده است اما منطقاً نمیتوان نطفه اولیه این تصمیم را مرتبط با دیدار بعدازظهر۲۰ خرداد ندانست. انتصاب محمدرضا عارف، پیشبینی میشد که واکنشهای متفاوت و متضادی را برانگیزد که در یک بازه ۱۸۰ درجهای، قابل چیدمان باشد و چنین نیز شد.
در این میان من تصور میکنم، ذکر چند نکته بیمناسبت نیست. دکتر پزشکیان بهرغم داشتن تحصیلات و تخصص دانشگاهی و عالی؛ در فضای عمومی سیاسی کمتر چهرهای بروکراتیک از خود بروز داده است. او بیشتر علاقهمند بوده است، چهرهای مردمی و مردمگرا شناخته شود و حتی وقتی در حوزه تحصصی خود سخن میگوید عموماً به جنبههای اجتماعی آن نظیر احداث خانههای بهداشت و فعالیتهای عامالمنفعه اشاره میکند.
روشن است که اداره کردن نهاد دولت نیازمند حضور چهره بروکرات و کارکشته به عنوان مکمل در کنار رئیسجمهور است. پیداست که برای چنین جایگاهی، انتخابهای چندانی وجود نداشت و شاید دکتر عارف به دلیل تجربه یک دوره معاون اولی در دوره اصلاحات در رأس آنها قرار بگیرد. از دیگر سو، افراد متعددی وجود ندارند که از یک سو بتوانند در این سطح ایفای نقش کنند؛ و از دیگر سو، هم مورد تایید نظام سیاسی کشور در بالاترین سطوح باشند و هم، رهبر اصلاحات آقای سیدمحمد خاتمی آنها را گزینه دارای اولویت برای چنین جایگاهی بداند.
به همین مناسبت من تصور میکنم، حضور دکتر عارف به عنوان شخصیتی ملی، دانشمند، دارای تجربههای گسترده و متنوع مورد اجماع کلیه ارکان؛ که از ویژگیهای برجسته شخصیتی همچون هوشمندی و ذهنی منظم برخوردار است، چشمانداز امیدوارکنندهای در برابر ما گشوده است.