۲۴ تیر ۱۴۰۴
کد خبر: 4475
یادداشت سیده صدیقه میرگذار لنگرودی، عضو هیأت علمی دانشگاه

موزه ونگارد: روایتی از جنگ جهانی در قلب گیلان

موزه جنگ جهانی دوم ونگارد، فراتر از یک مخزن اشیای تاریخی، «فضایی روایی» است که در آن، معماری به خدمت حافظه درآمده است. این مجموعه، حاصل یک پروژه فرهنگی عمیق است که با زنده کردن تاریخی کمتر شناخته‌شده، به پرسش‌های هویتی ما پاسخ می‌دهد و جایگاه ایران را در یکی از مهم‌ترین وقایع جهانی بازتعریف می‌نماید. این بنای دو طبقه، با ساختار بی‌پیرایه، مدرنیستی و عملکردگرای خود، به محملی ایده‌آل برای روایت‌گری تاریخی مبدل شده است. مخاطب در اینجا با معماری متکلف و پرطمطراق روبرو نیست؛ بلکه در فضایی صادق و بی‌ادعا گام می‌نهد که مجال می‌دهد تا اشیاء و داستان‌ها، خود قهرمانان اصلی باشند. این تصمیم، مبینِ بینش ژرف مؤسس موزه به مفهوم میراث است...

موزه ونگارد: روایتی از جنگ جهانی در قلب گیلان

معماری، در والاترین جایگاه خود، از کالبدی صرف برای زیستن فراتر رفته و به مثابه ظرفی برای تجمیع خاطرات، روایت‌ها و هویت جمعی یک ملت عمل می‌کند. «موزه جنگ جهانی دوم ونگارد» در لاهیجان، گواهی است زنده بر این مدعا. در قلب سرزمینی که شهره به آرامش و طبیعت سرسبز است، استقرار فضایی متمرکز بر یکی از آشوب‌زده‌ترین فصول تاریخ بشر، تجربه‌ای عمیق و چندوجهی را برای مخاطب رقم می‌زند. این موزه نه تنها گنجینه‌ای بی‌بدیل از اشیای تاریخی است، بلکه نمونه‌ای درخشان از «معماری حافظه» و اقدامی تحسین‌برانگیز در جهت صیانت از میراثی رو به فراموشی به شمار می‌آید.

1

گیلان، پل پیروزی و جراحتی بر پیکر تاریخ

برای درک ژرفای اهمیت این موزه در گیلان، تأملی بر تاریخ آن دوران ضروری است؛ روزگاری که ایران، به تعبیر چرچیل، «پل پیروزی» متفقین لقب گرفت، اما این تعبیر، بی‌هزینه نبود. در شهریور ۱۳۲۰، با آغاز عملیات مشترک بریتانیا و شوروی موسوم به «عملیات توافق»  (Operation Countenance)، شمال ایران و به‌ویژه گیلان، به خط مقدمی ناخواسته بدل شد. آسمان شهرهای رشت، انزلی و لاهیجان با طعم تلخ بمباران‌های هوایی آشنا گشت. بمباران لاهیجان در یک «جمعه سیاه»، جان ۲۹ غیرنظامی را ستاند و زخمی ماندگار بر حافظه شهر حک کرد. در همان ایام، بندر انزلی آغوش خود را به روی بیش از یکصد هزار پناهجوی لهستانی گشود که از مهلکه اردوگاه‌های کار اجباری شوروی رسته بودند؛ روایتی سرشار از درد و امید که بر غنای تاریخی این دیار افزود. موزه ونگارد در چنین بستری سر برآورده است؛ نه فقط برای بازگویی تاریخ یک جنگ، که برای یادآوری نقش مغفول ایران و به‌ویژه این خطه در آن آوردگاه جهانی.

   تولد یک موزه از بطن تاریخ صنعتی: استفاده مجدد تطبیقی و بینشی ستودنی

یکی از وجوه هوشمندانه و شایان تحسین موزه ونگارد، انتخاب مکان آن است. کارن امیدی مؤسس جوان موزه به جای برپایی یک بنای یادمانی نوین، به کالبد ساختمانی اداری متعلق به دهه ۱۳۵۰ که پیش‌تر دفتر شرکت تولیدی «گیلان پاکت» بود، حیاتی دوباره بخشید. این رویکرد، که در معماری معاصر با عنوان «استفاده مجدد تطبیقی» (Adaptive Reuse)  شناخته می‌شود، خود یک بیانیه فرهنگی است.

این بنای دو طبقه، با ساختار بی‌پیرایه، مدرنیستی و عملکردگرای خود، به محملی ایده‌آل برای روایت‌گری تاریخی مبدل شده است. مخاطب در اینجا با معماری متکلف و پرطمطراق روبرو نیست؛ بلکه در فضایی صادق و بی‌ادعا گام می‌نهد که مجال می‌دهد تا اشیاء و داستان‌ها، خود قهرمانان اصلی باشند. این تصمیم، مبینِ بینش ژرف مؤسس موزه به مفهوم میراث است؛ جوانی که از ۱۵ سالگی با شور و همتی وصف‌ناپذیر، گردآوری این مجموعه را آغاز نمود و با حمایت خانواده، برای یافتن هر قطعه از این پازل تاریخی، به اقصی نقاط جهان سفر کرده است. نام «ونگارد»، به معنای «پیشرو»، به راستی برازنده این مکان است. این موزه، نه تنها نخستین، بلکه یگانه گنجینه خصوصی و تخصصی جنگ جهانی دوم در ایران است.  از سال 1400 که این بنای ارزشمند پا به عرصه وجود نهاد، همواره رسالت خود را بر آموزش و پاسداری از برگ‌برگ تاریخ جنگ جهانی دوم استوار ساخته است. گنجینه‌های این مجموعه، از کران تا کران جهان گرد آمده‌اند؛ از فرانسه و بلژیک گرفته تا هلند، آلمان، آمریکا، جمهوری چک و ایتالیا. در کنار این اشیای نفیس، اسناد و روزنامه‌های ایرانی آن دوران نیز، چون ستاره‌ای درخشان، در بخش‌هایی از موزه جای گرفته‌اند تا روایتگر سهم سترگ ایران در این برهه حساس از تاریخ باشند. هر اتاق، پنجره‌ای است به یکی از جبهه‌های سرنوشت‌ساز جنگ جهانی دوم؛ از حماسه «نرماندی» و مقاومت «استالینگراد» تا نبردهای خونین «ایوو جیما» و «مارکت گاردن». اما در این گستره پرآشوب، آنگاه که ذهن‌ها به سوی کارزارهای اروپا و اقیانوس آرام رهسپار می‌شوند، نقش ایران در این آوردگاه عظیم، چه بسا در غبار فراموشی فرو می‌رود. با این حال، تاریخ گواه است که در اوت ۱۹۴۱، نیروهای بریتانیا و شوروی، برای گشودن مسیری حیاتی جهت ارسال کمک‌های نظامی به شوروی، خاک ایران را اشغال کردند. پس از آن، ارتش آمریکا با تأسیس «فرماندهی خلیج فارس» (Persian Gulf Command)، نقشی بی‌بدیل در انتقال تدارکات از طریق «کوریدور پارس» ایفا نمود. اوج این حضور تاریخی، برگزاری کنفرانس تهران در سال ۱۹۴۳ بود؛ جایی که روزولت، چرچیل و استالین، در قلب این سرزمین، سرنوشت جهان را رقم زدند.

 

سفری در گذر زمان: تأملی در فضاهای موزه ونگارد

سیر روایی موزه در هشت اتاق تخصصی آن جریان دارد و بازدیدکننده را به سفری در تاریخ دهه ۱۹۴۰ می‌برد. هر فضا، با دقت و وسواس یک صحنه‌آرایی تاریخی، جهانی مجزا را پیش چشم مخاطب بازآفرینی می‌کند. اتاق‌هایی مانند اتاق متفقین غربی، اتاق شوروی، اتاق متحدین، اتاق ایران، اتاق اسلحه و ... بخشی از مجموعه تاریخی این موزه است.

  1. اتاق متحدین: پرده‌ها کنار می‌روند تا بیننده را به تماشای رویدادهای پس از جنگ جهانی اول بنشانند؛ همان حوادثی که بذرهای جنگ جهانی دوم را در دل خاک اروپا و آسیا کاشتند. این تالار، روایتی است از خیزش قدرت‌های آلمان نازی، ایتالیای فاشیست و ژاپن امپریالیست، که هر یک به نوبه خود، شعله‌های جنگی ویرانگر را برافروختند. در این فضا، بازدیدکننده با انگیزه‌ها و استراتژی‌های این جبهه از جنگ آشنا می‌شود و به عمق دلایل وقوع یکی از تاریک‌ترین فصول تاریخ بشر پی می‌برد.یونیفرم‌های نظامی، اسناد، روزنامه‌های آن دوران و ماکت‌هایی از تجهیزات «سپاه آفریقا»(Afrika Korps)، فضایی تأمل‌برانگیز را خلق کرده‌اند که انگیزه‌ها و استراتژی‌های این جبهه از جنگ را به تصویر می‌کشد.
  2. اتاق متفقین غربی: در «اتاق متفقین غربی»، تاریخ از منظر نیروهای آمریکایی، بریتانیایی و فرانسوی روایت می‌شود. نقشه عملیات نورماندی، اشیای شخصی سربازان مانند لیوان‌های حکاکی‌شده یا نامه‌های خانوادگی، و یونیفرم‌های اصیل، بُعد انسانی جنگ را به شکلی ملموس به نمایش می‌گذارند. این اتاق، روایتی است از کارزارهای بی‌امان و نبردهای سرنوشت‌ساز متفقین غربی؛ جایی که ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و نیروهای مشترک‌المنافع، در کنار فرانسه آزاد، شجاعانه در برابر آلمان نازی ایستادند. از کمپین‌های استراتژیک مدیترانه، شامل نبردهای پرفراز و نشیب شمال آفریقا و ایتالیا، تا جبهه‌های گسترده غرب اروپا، هر صحنه با جزئیات به تصویر کشیده شده است. و در قلب این روایت، نبرد نمادین «نرماندی» جای دارد، حماسه‌ای که در ششم ژوئن سال ۱۹۴۴ آغاز شد و سرآغاز فصلی نوین در تاریخ جنگ گشت.
  3. اتاق سلاح: با درایت و رعایت قوانین، به جای سلاح‌های گرم واقعی، مجموعه‌ای بی‌نظیر از نمونه‌های بازسازی‌شده به تماشا گذاشته شده است. این فضا، با دقت خیره‌کننده در بازآفرینی تسلیحات نمادین جنگ چون تامپسون، لوگر و ام‌جی ۴۲، به دایرةالمعارفی بصری از ادوات نظامی آن دوران بدل گشته است. در حقیقت، این اتاق، ویترینی از سلاح‌های انفرادی مشهور جنگ جهانی دوم است که با ظرافت و وسواس گردآوری شده‌اند.
  4. اتاق ایران: بی‌گمان، یگانه‌ترین بخش موزه، «اتاق ایران» است؛ جایی که روایت جهانی جنگ به زمینه بومی و محلی پیوند می‌خورد. در این فضا، اسناد مربوط به اشغال ایران، نقشه‌های دقیق آمریکایی از شهرهای گیلان، و تصاویر کنفرانس سران متفقین در تهران به نمایش گذاشته شده است. روایت مهاجران لهستانی و داستان خرس سرباز، «ویتک»، از دیگر نقاط عطف این بخش است که تأثیرات عمیق اجتماعی جنگ بر ایران را آشکار می‌سازد.
  5. اتاق شوروی: به جبهه شرق و نبردهای عظیمی چون استالینگراد و محاصره لنینگراد می‌پردازد. نمایش مدال‌ها، اسناد و داستان تکان‌دهنده «سرگئی آلشکوف»، کوچک‌ترین سرباز جنگ، تصویری ماندگار از مقاومت و ایثار در این جبهه ارائه می‌دهد.
  6. کتابخانه: کتابخانه‌ای غنی و چندزبانه ، بر رسالت آموزشی و پژوهشی موزه تأکید دارد. این گنجینه دانش، محلی برای تعمق در تاریخ جنگ جهانی دوم است.
  7. اتاق پروژکتور (اتاق آپارات): این اتاق، پرده‌ای است به سوی گذشته، جایی که فیلم‌ها و مستندات، روایتی زنده از جنگ جهانی دوم را پیش چشمان مخاطب به تصویر می‌کشند.
  8. دفتر: این اتاق، روایتگر سیر دلدادگی و همت است؛ جایی که هر قطعه از این گنجینه، خود داستانی از جستجو، کشف و گردآوری را نجوا می‌کند و رنج و شور سال‌ها کوشش برای شکل‌گیری این کلکسیون را به تصویر می‌کشد.

 

سخن پایانی

موزه جنگ جهانی دوم ونگارد، فراتر از یک مخزن اشیای تاریخی، «فضایی روایی» است که در آن، معماری به خدمت حافظه درآمده است. این مجموعه، حاصل یک پروژه فرهنگی عمیق است که با زنده کردن تاریخی کمتر شناخته‌شده، به پرسش‌های هویتی ما پاسخ می‌دهد و جایگاه ایران را در یکی از مهم‌ترین وقایع جهانی بازتعریف می‌نماید. همت ستودنی کارن جمال امیدی و خانواده وی با تأسیس این مجموعه، نه تنها دِینی به تاریخ است، بلکه اهدای یک کانون فرهنگی ارزشمند به شهر لاهیجان و ایران‌زمین است که می‌تواند الهام‌بخش نسل‌های آینده باشد. ونگارد، تجلی اعلای آن است که چگونه یک بینش فردی می‌تواند به حافظه جمعی یک ملت بدل شود و چگونه یک بنای قدیمی، می‌تواند خود به پلی برای سفر به گذشته و درک عمیق‌تر امروز مبدل گردد.

گالری تصاویر؛ بازدید مجازی از موزه  ونگارد

دیدگاه شما
منتخب سردبیر