۱۸ اسفند ۱۴۰۳
کد خبر: 4406
بیانیه مؤسسه تهران، مطالعات کلانشهر؛ به قلم اسکندر مختاری

تاریخ و هویت شهر را به دست سوداگران نسپارید

بیانیه مؤسسه تهران، مطالعات کلانشهر؛ در ارتباط با شنیده‌هایی درباره تخریب ساختمان سینگر؛ تاریخ و هویت شهر را به دست سوداگران نسپارید

تاریخ و هویت شهر را به دست سوداگران نسپارید

هنوز از زخم خبر صدور مجوز تخریب یکی از آثار مجموعه پیرنیا التیام نیافته‌ایم که خبر امکان تخریب ساختمان دیگری منتشر می شود. با این تفاوت که خانه پیرنیا واجد ارزش تاریخی و فرهنگی بود، اما این اثر در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. خانه پیرنیا در یک کوچه بن بست منشعب از خیابان منوچهری قرار دارد و این اثر در خیابان اصلی شهر قرار دارد. خانه ولی الله پیرنیا متروک بود ولی این بنا معمور است و فعالیت پر رونقی در آن جریان دارد. خانه ولی الله پیرنیا فرسوده است و "ساختمان سینگر" سرِپاست و پابرجا. اما بهانه و روش تخریب هر دو مثل یکدیگر است: سودآوری تخریب اثر تاریخی و ثروت بادآورده. املاک تاریخی به قیمت کمتری از ملک غیر تاریخی خریداری می‌شود، با صبر و حوصله موانع آن برچیده می‌شود و مالک سود سرشاری می برد، شهرداری منتفع می‌شود، اما شهر و شهروند ضرر می‌کند. نمونه حی و حاضر، ساختمان پلاسکو که ایلقانیان در سال ۱۳۳۷ با تخریب ساختمان سردار معتمد، صد درصد سطح اشغال در ۱۶ طبقه در دل بافت تاریخی ساخت یا همین ساختمان چهارسو در تقاطع حافظ و جمهوری که یک اثر تاریخی را از  ثبت خارج کردند و یک ساختمان ده طبقه با صد درصد سطح اشغال مثل کوه در میان بافت تاریخی تهران ساختند. هر دو فاجعه بار، کافی است که گذری به خیابان جمهوری و حافظ داشته باشید، خبری از انضباط شهری نیست، تردد موتور و ماشین امکان حرکت پیاده را سلب نموده است، از این قسمت از شهر فقط باید فرار کرد. مالک سود خود را کرده است و شهرداری هم به ظاهر منتفع شده است، اما شهر و شهروند ضرر کرده است. سیستم اداری شهر اجازه می دهد که این روش در یک نقطه و صدها نقطه شهر به نتیجه برسد و هیچ کس هم پاسخگو نیست. آیا کسی به خاطر دارد پاساژ بزرگ فردوسی سر چهارراه استانبول چگونه مجوز فراقانونی برای این تراکم و بارگذاری گرفت؟ یا چهارسوق و چهارسو و پلاسکو و علاء الدین در زمان چه کسانی ساخته شد و چگونه تمام شد؟ اما شهر باید تا ابد این گرفتاری را بر دوش بکشد و شهروند باید متحمل رنج و عذاب شود، عذاب این نسل و نسل بعد و نسل‌های پس از آن. اعضای شورای شهر، آقای شهردار و معاون شهرسازی شهرداری تهران این نسل و نسلهای بعدی را در گرداب این سوداگران گرفتار نکنید.  لحظه ای در مقابل این نقاطی که در شهر برشمردم بایستید و نخواهید که برای شهر چنین رقم بخورد. بدانید تمام درآمدی که شهرداری در گذشته از این راهها داشته است، خرج امور جاری شده است و اثری از آن نیست. اما این مکان‌ها هر روز مشکلات بیشتری برای شهر ایجاد می‌کنند. دیدید که پلاسکو بعدها چگونه جان ۱۶ تن از عزیزان دلاور ما را گرفت؟ این نوع اماکن نکبت شهر هستند.  

"ساختمان سینگر" یکی از باارزش‌ترین اماکن شهر تهران در خیابان سعدی و یکی از شاخص‌ترین بناهای معمار صاحب نام دوران معاصر، نیکلای مارکف است. این ساختمان سالم و سودمند است و به کسی ضرر نمی‌رساند. نگاه کنید که اروپایی‌ها صدها ساختمان مانند "سینگر" دارند و کسی نمی تواند به زمین آنها طمع کند. چرا که تخریب و نوسازی این بناها در ممالکی اصلا سودآور نیست و طمع در آنها مجازات دارد. در شهر و کشور ما نیز این ساختمان تحت حمایت قانونی قرار دارد. اگر به هر دلیلی مالک توانست از موانع قانونی عبور کند، شما به عنوان متولی شهر از سودآوری تخریب و نوسازی آن جلوگیری کنید.  

در نهایت از میراث فرهنگی تهران می توان انتظار داشت که راه چاره ای برای این روش های تخریبی بیاندیشد. میراث فرهنگی آخرین سنگر دفاع از آثار تاریخی و هویت شهر است و آخرین سنگر نباید سست باشد. شهر را باید ازگزند سوداگران مصون داشت. حفظ و حفاظت از شهر به همه ما مربوط است. به شهروندان، به مشاوران و معماران، به میراث فرهنگی و شورای شهر، به شهردار و معاون شهرسازی، به شهرداری مناطق و به همه و همه. 

ما بیش از این‌که به تراکم نیاز داشته باشیم به حفظ هویت تاریخی شهر نیازمندیم.

دیدگاه شما
منتخب سردبیر