کد خبر: 2671

نقشه خطرناک برای زمین‌های بایر شهری؛ سیاست‌گذار به مصرف تمام «شهر» طمع کرده است؟ وحید آقایی

طرح نهضت ملّی مسکن، فارغ از کارا یا ناکارآمد بودن آن که مجالی جدا می‌طلبد، با وجود آنکه یکی از بزرگترین وعده‌های انتخاباتی دولت سیزدهم برای روی‌ کار آمدن بود، همچنان در مرحله وعده و وعید ناکام مانده است. آنچه در این میان جالب است، سیاست جدید متولیان امر برای دست‌یازی به زمین‌های بایر شهری بدون برنامه‌ریزی درست با عنوان «زمین‌های مازاد شهری» است. این تفکر، چنین می‌پندارد که هر آنچه هست را باید ساخت؛ نظیر معتادی که فرش زیر پایش را می‌فروشد تا بتواند مواد مخدر آن لحظه خود را تامین کند.

نقشه خطرناک برای زمین‌های بایر شهری؛ سیاست‌گذار به مصرف تمام «شهر» طمع کرده است؟ وحید آقایی

وحید آقایی - ارسلان مالکی، عضو هیات مدیره سازمان ملی زمین و مسکن اعلام کرده: از حدود ۷ هزار هکتار اراضی مازاد شناسایی شده دستگاه‌های دولتی، تاکنون تنها ۶۰۰ هکتار، یعنی کمتر از ۱۰ درصد برای استفاده در طرح نهضت ملی مسکن در اختیار وزارت راه و شهرسازی قرار گرفته است.

او با بیان اینکه وزارت جهاد کشاورزی و دانشگاه‌ها بیشترین سهم را در اراضی دولتی شناسایی شده دارند، گفته است: بر اساس ماده ۱۰ قانون جهش تولید مسکن، تمام وزارتخانه‌ها، مؤسسات، دستگاه‌های دولتی و شرکت‌های ۱۰۰ درصد دولتی مکلفند اراضی در اختیار خود را رایگان در اختیار وزارت راه و شهرسازی قرار دهند. 

طرح نهضت ملّی مسکن، فارغ از کارا یا ناکارآمد بودن آن که مجالی جدا می‌طلبد، با وجود آنکه یکی از بزرگترین وعده‌های انتخاباتی دولت سیزدهم برای روی‌ کار آمدن بود، همچنان در مرحله وعده و وعید ناکام مانده است. 

آنچه در این میان جالب است، سیاست جدید متولیان امر برای دست‌یازی به زمین‌های بایر شهری بدون برنامه‌ریزی درست با عنوان «زمین‌های مازاد شهری» است.

این تفکر، چنین می‌پندارد که هر آنچه هست را باید ساخت؛ نظیر معتادی که فرش زیر پایش را می‌فروشد تا بتواند مواد مخدر آن لحظه خود را تامین کند. این نگرش مسموم،  شهر را در لحظه و بدون هیچ تفکری در خصوص آینده آن، می‌خواهد مصرف کند؛ بدون آنکه توجه کند شهر تنها خوابگاه و منازل مسکونی نیست، بلکه بایستی به دیگر سرانه‌های شهری و زیرساخت‌های موردنیاز پاسخ دهد و همچنین، ذخیره‌ای نیز برای نسل‌های آینده نیز در خود فراهم داشته باشد.

آنچه مقام مسئول بر آن تاکید می‌کند، استفاده از زمین‌های در تملک سازمان‌ها، ارگان‌ها و مراکز آموزشی است. برای مثال، دهه‌های گذشته زمین‌های بایر بسیاری در شهرها بر اساس یک سیاست دستور از بالا به خدمت دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در آمد تا بی‌نظم و درجا یا براساس طرح‌های جامع آن‌ها در خدمت توسعه‌های آتی‌شان باشد؛ نظیر ایده ساخت شهرکی نظیر «سیلیکون ولی» در جوار دانشگاه صنعتی اصفهان و ایده ایجاد رینگ علوم انسانی در دانشگاه شهید چمران اهواز.

آنچه اما اکنون قرار است رخ دهد، آزادسازی آن اراضی، که گاه مانند یک فضای خلا در شهر عمل کرده و ارتباطات و کالبد یکپارچه آن را مختل می‌کنند و بکارگیری‌شان در راستای خدمت به شهر نیست، بلکه تکرار همان تجربه قبلی و مصرف آنها با یک دستور از بالا و فکرنشده، این‌بار برای خانه‌سازی و کاربری مسکونی است. 

این رویه و مصرف زمین‌های به اصطلاح مازاد، نه‌تنها دردی دوا نمی‌کند، بلکه در آینده و با افزایش جمعیت، خود معضلی بزرگ خواهد شد و باید نوش‌دارو بعد از مرگ سهراب کرد؛ اتفاقی که دست‌کم در چهار و پنج‌دهه اخیر، در ایران رایج بوده است.

منبع: پژوهشکده‌ نظر

دیدگاه شما
منتخب سردبیر