دولت به تصدی گری در بخش مسکن پایان دهد
یک عضوهیات علمی دانشگاه، گفت: بهترین روش برای مدیریت بخش مسکن در کشور، مردمی سازی است.
یک عضوهیات علمی دانشگاه، گفت: بهترین روش برای مدیریت بخش مسکن در کشور، مردمی سازی است.
به گزارش روزن آنلاین به نقل از ایسنا، عباس جهانبخش، عضو هیات عملی دانشگاه اصفهان درباره راهکار برون رفت دولت چهاردهم از بحران مسکن گفت: دولتهای گذشته، مدلهای مختلفی از شیوههای متفاوت برای حل بحران مسکن را استفاده کردهاند. از مدل انحصار زمین شهری و در نتیجه گران کردن شهر و مسکن مهر تا مدل واگذاری زمین برای ساخت خانههای یک طبقه در نهضت ملی مسکن از انواع شیوههایی بوده که در این سالها مورد استفاده قرار گرفته است.
وی ادامه داد: در نتیجه همه این تجربیاتی که در این سالها کسب شده، بیشترین سرعت ساخت مربوط به شیوه واگذاری زمین به مردم و مردمیسازی مسکن بوده است، مدلی که دولت سیزدهم با عملگرایی به آن رسید، در حالی که معادلات نظری حرکت به سمت مردمیسازی را درست نمیدانست. امادر عمل بود که دولت متوجه شد، هر چه در ساخت مسکن ورود نکند، مردم رضایت بیشتری دارند و محلی برای اختلاف بین مردم، پیمانکار و نارضایتی از دولت ایجاد نمیشود. چون اگر یکی از طرفین به تعهد خود عمل نکند، دولت باید پاسخگو باشد.
این کارشناس اقتصادی در خصوص بهترین مدل تولید مسکن برای گذر از بحران بخش مسکن اظهار کرد: بهترین روش فراهم کردن زیرساختها و ارائه خدمات روبنایی از جمله عرضه زمین برای مردمیسازی است. البته نیاز است یک وجه جمعی وجود داشته باشد. عبدالعلیزاده در زمان وزارت اعتقاد داشتند، نباید به محدوده شهرها حتی یک وجب اضافه شود تا شهر گران شده و از مهاجرت به آنها جلوگیری شود. به طبع، این یک روش است ولی در مقابل آن میتوان خانه خوب با قابلیت تولید و اشتغال را در مناطقی که از منظر آمایش سرزمینی مناسب هستند، اعطا کرد تا تقاضای مهاجرت به شهرهای بزرگ پایین بیاید. یعنی به جای آنکه زندگی در شهرهای بزرگ را گران کنیم تا به آنها مهاجرت نشود، میتوان در دیگر مناطق کشور جذابیتهای بیشتری ایجاد کرد تا نیاز به مهاجرت به شهرهای بزرگ وجود نداشته باشد. دولت سیزدهم نیز با همین نگاه در «بنیاد مسکن» به دنبال جذابیتهایی از این دست و در نتیجه مهاجرت معکوس بود.
وی در ادامه تاکید کرد: پیشنهاد میشود دولت هرگز به سمت تصدیگری مسکن نرود. زمین را به مردم واگذار کند و خود در نقش تسهیلگر و ناظر ظاهر شود. در آخر نیز به جای آنکه جذابیت را از کلانشهرها با گران کردن، بگیرد. گیرایی زیست مناطقی که براساس آمایش سرزمینی برای ساخت مناسب هستند را بالا برده تا مهاجرت به کلانشهرها کاهش پیدا کند. چون براساس آمارها گران کردن شهرها عامل جلوگیری از مهاجرت به آنها نشد. در حالی که همین گران کردن شهرها پیامدهای منفی مانند سختی زندگی مردم، بالا رفتن سن ازدواج، ایجاد بیعدالتی، ایجاد مشکلات فرهنگی و حاشیهنشینی را ایجاد کرد. با همه این مواردی که بیان شد میتوان نتجیه گرفت، تنها راهکار ایجاد شغل به شکل اشتغال کوچک مقیاس و مردم پایه برای شهرهای کوچک است که جذابیت در این شهرها ایجاد کرده و آنها را مولد میکند.