باغ جهانی عباس‌آباد در احتضار!

بیش از چهار قرن از آن روزگار که شاه‌عباس در میان جنگل‌های انبوه هیرکانی اشرف، بهشهر کنونی در مازندران، کاخ‌ها و عمارت‌های خود را بنا کرد، می‌گذرد.

باغ جهانی عباس‌آباد در احتضار!

بیش از چهار قرن از آن روزگار که شاه‌عباس در میان جنگل‌های انبوه هیرکانی اشرف، بهشهر کنونی در مازندران، کاخ‌ها و عمارت‌های خود را بنا کرد، می‌گذرد.

به گزارش روزن آنلاین،  شاه‌عباس که اشتیاق زایدالوصفی به مازندران، سرزمین مادری خود، داشت درکنار قصر اشرف یا چهلستون اشرف، کاخ صفی‌آباد و عمارت چشمه، عمارت باشکوهی دیگر در قلب جنگل‌های مازندران و بهشهر بنا کرد که آن را باغ عباس‌آباد می‌نامند. اگرچه دیگر از صدای سم اسبان و گام‌های نگهبانان قصر خبری نیست، قهقهه زنان حرمسرا خاموش شده و پرسه‌های خواجه‌های بخت‌برگشته حرم شاه لابه‌لای انبوه درختان باغ در دل تاریخ برای همیشه به فراموشی سپرده شده است و تنها ویرانه‌ای از آن عمارت باشکوه به‌جای مانده. اما اهمیت این باغ و سایر قصرهای اشرف برای شاه‌عباس به‌قدری بود که به‌گفته «دیوید بلو»، نویسنده کتاب «شاه‌عباس، پادشاه سنگدلی که به افسانه بدل شد»، در ۱۷سال پایانی سلطنت او به یکی از اقامتگاه‌های اصلی شاه‌عباس در مجموعه کاخ‌ها و باغ‌های اشرف تبدیل شد و او ماه‌های زمستان را به‌طور مرتب در آنجا سپری می‌کرد و با فرستادگان دولت‌های غربی در اشرف ملاقات داشت؛ به‌طوری که در آن سال‌ها فقط پنج بار دیدار کوتاه از اصفهان انجام داد!

با آنکه بقایای عمارت و باغ بی‌نظیر عباس‌آباد که تنها باغ ایرانی غیر کویری ایران است، سالیان سال در زیر گِل و انبوه گیاهان پنهان بود، اما به‌طورخاص قریب به سه دهه از کاوش‌های باستان‌شناسان و تلاش‌های دلسوزان این حوزه برای خاکبرداری و کشف بقایای این عمارت می‌گذرد و چندسالی است که بازهم به لطف پیگیری‌های مدیران میراث‌فرهنگی و مدیر این مجموعه، موفق به ثبت جهانی این باغ ایرانی منحصربه‌فرد در یونسکو شده‌اند. حکایت غریبی است. درحالی‌که بسیاری از ایرانیان با شنیدن نام مازندران، سواحل دریا و جنگل‌های سرسبز و انبوه آن منطقه برایشان تداعی می‌شود، در شرق مازندران شهری است در امتداد دامنه کوه که آنگونه که اشاره شد، در کنار آن طبیعت چشم‌نواز، آثار تاریخی کهن و ارزشمندی را در دل خود جای داده است و این همان وجه تمایز یا ظرفیت متفاوت این شهر است که در دهه‌های گذشته تجربه بهره‌برداری غیرکارشناسانه، نبودن صدای واحد در مدیریت آثار کهن این شهر به‌ویژه باغ عباس‌آباد که تنها اثر ثبت جهانی یونسکو در منطقه مازندران است و سهم‌خواهی و دخالت نهادهای غیرمرتبط در این باغ تاریخی منجر به مغفول ماندن ظرفیت عظیم این باغ در جذب گردشگر و آسیب به بافت و هویت تاریخی این مجموعه و حتی تهدیدی برای خروج آن از ثبت جهانی شده است. این باغ که تلفیقی کم‌نظیر از طبیعت و تاریخ است، بیش از آنکه از منظر تاریخی و فرهنگی به آن پرداخته شود، به تفرجگاهی جنگلی برای اتراق و گذراندن اوقات مسافران و برپا کردن بساط کباب و البته آتش و قلیان آن‌هم شانه‌به‌شانه برج‌ها و بقایای یکی از باارزش‌ترین آثار تاریخی بجای‌مانده از عصر صفوی تبدیل شده است. کافی است کمی در محوطه اطراف باغ عباس‌آباد قدم بزنید، تا چشم کار می‌کند زباله و ژانگولربازان موتورسوار آن‌هم زیر سن قانونی خواهید دید که چشم و گوش هر علاقه‌مند به طبیعت و تاریخ را می‌خراشد و می‌آزارد. از آن قایق‌های پدالی قومانند شناور در استخر مشرف به باغ که هیچ تناسبی با بافت تاریخی مجموعه ندارند تا تلاش مدیران خارج از حوزه میراث‌فرهنگی در این شهر برای احداث شهربازی! تله‌کابین و کلبه سوئیسی در داخل محوطه باغ و تأسیس رستوران و کبابی! بر بلندای بقایای عمارت واقع در استخر باغ عباس‌آباد به‌جای هزینه و حمایت برای مرمت آن و دست‌کم راه‌اندازی فواره‌ها و جاری شدن آب در جوی‌های این باغ و آخرین تلاش هایشان برای الحاق آن به بافت شهری و در ادامه صدور مجوزهای ساخت‌وساز در این مکان تاریخی! همگی حکایت از آن دارد که میراث تاریخی ما از مدیریت بیگانه با مفاهیم تاریخ، محیط‌زیست و دانش گردشگری رنج می‌برد و متعاقب آن، مردم آن منطقه و گردشگران از خان نعمتی که خداوند برایشان گسترده و عبرت‌ها و درس‌هایی که تاریخ برای آنها به‌جای گذاشته بی‌بهره مانده‌اند. عمارتی که تاریخی بیش از چهار قرن دارد و حکایات بسیاری از فرازونشیب تاریخ صفوی و عهد شاه‌عباس را روایت می‌کند، اما کمتر کسی مشتاق شنیدن این داستان و تماشای این باغ و سیر در تاریخ آن است و به مکانی بی‌نظم و مزین‌شده به انواع زباله و تفرج در طبیعت تبدیل شده، به‌طوری‌که به تجربه نگارنده اکثر بازدیدکنندگان و حتی بومیان این منطقه یا از وجود فضای باغ تاریخی عباس‌آباد بی‌خبرند یا تمایلی به بازدید از آن ندارند و برخی هم پس از بازدید می‌گویند «ما که چیزی ندیدیم!»

پیشنهادات عجیب و نگاه مدیران خارج از میراث‌فرهنگی برای توسعه گردشگری در باغ جهانی عباس‌آباد نظیر احداث شهربازی در آن مجموعه یا مواردی که پیشتر اشاره شد، در شرایطی همواره مطرح شده‌اند که گویا در این شهر به‌جز این مجموعه تاریخی در جنگل عباس‌آباد هیچ فضای جنگلی یا تفرجگاه طبیعی دیگری وجود ندارد و تمامی  پیشنهادات منور و مشعشع غیرکارشناسانه مدیران باید در همین یک نقطه اجرا شود! حال آن که کمربند جنوبی این شهر بی‌ هیچ فاصله‌ای از کوه و جنگل‌های انبوه واقع شده است و روستاهای همجوار از زیباترین مناظر طبیعی این منطقه محسوب می‌شوند که با یک مطالعه ساده و البته داشتن کمی ذوق می‌شود از چنین ظرفیت‌های طبیعی نیز برای علاقه‌مندان به طبیعت استفاده کرد.

صادقانه باید اعتراف کرد گردشگری که در پی تفرج و خور و خواب و غنودن در طبیعت است و علاقه‌ای هم به تاریخ ندارد چرا باید به باغ عباس‌آباد در جوار بقایای حرمسرا و حمام شاه‌عباس هدایت شود؟ صرف آنکه در میان جنگل است؟ و بعد پای در نهر آب و یک دست به شلنگ قلیان و دستی به بادبزن برای گداختن زغال کباب، نوای موسیقی محبوبش را در بلندترین حالت با سایرین به اشتراک بگذارد و لباس‌های نم‌گرفته‌اش را بر شاخه درختان آویزان کند؟ آن‌هم در شرایطی که مدیریت واحدی در این مجموعه تاریخی وجود ندارد؛ یک طرف زباله‌ها را جمع می‌کند و مدیریت بخش دیگر رها! یکسو نگران آسیب بافت تاریخی مجموعه است و کمی آن طرف‌تر مدیریتش در جهانی دیگر سیر می‌کند؛ کاری نه به تاریخ دارد، نه به محیط زیست و انبوه زباله‌های اطراف قرارگاه‌هایش! نظامی است و اصلاً رسالتش چیزی دیگر! آن یکی دیگر هم از راه می‌رسد و به‌دنبال صدور مجوز احداث ویلا است و کبابی و رستوران‌های خالی از مشتری! به‌واقع هیچ برنامه مشخصی با نگاه بهره‌برداری کارشناسانه و متناسب از این میراث تاریخی کهن وجود ندارد و باغ عباس‌آباد همچون کودکی سرراهی با حسابی پرپول است که هرکس به‌دنبال منتفع شدن از اوست! نباید از یاد برد که آثار تاریخی نظیر باغ جهانی عباس‌آباد مخاطب خاص خود را دارد که به‌دلیل تلفیقش با طبیعت نیز می‌تواند بازدیدکنندگانی بیشتر از سایر اماکن تاریخی را جذب کند. اما این محقق نخواهد شد، مگر به‌شرط مدیریت متخصصان حوزه میراث فرهنگی و حمایت از دلسوزان و محققان این حوزه. آن زمان می‌توان امیدوار بود که روزی بخش‌های مختلف این باغ احیا شود و آب در نهر‌های آن روان و همچون بسیاری دیگر از آثار تاریخی جهانی، علاقه‌مندان به تاریخ حتی از ملیت‌های مختلف برای بازدید آن به صف شوند.

این همه گفته شد، این را نیز بگویم که ترکیه در همسایگی کشورمان، توانسته با تکیه بر آثار و کاخ‌ها و عمارت‌ها و مساجد به‌جای‌مانده از پادشاهان امپراتوری عثمانی و البته طبیعت استانبول و سایر شهرهای این کشور، تنها در یک سال ۵۴.۳ میلیارد دلار از توریسم درآمد کسب کند، درحالی‌که در ایران سهم درآمدهای نفتی از این نیز کمتر است؛ چه رسد به گردشگری!

منبع: روزنامه پیام ما

منبع: پیام ما
دیدگاه شما
منتخب سردبیر