۲۰ دی ۱۴۰۳
کد خبر: 4272
تحلیلی بر ایده خام انتقال پایتخت از تهران به سواحل مکران؛ یادداشت میثم بصیرت

پیوند کلیه به جای قلب؛ راه حلی که خود تبدیل به مساله می شود!

در یک نگاه مقدماتی کلیت ایده انتقال پایتخت از تهران به سواحل مکران، اگرچه یک طرح بلندپروازانه و استراتژیک است، نیازمند تحلیل جامع از ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، محیط‌زیستی و سیاسی است. سواحل مکران (شامل بخش‌هایی از استان‌های هرمزگان و سیستان و بلوچستان) به‌عنوان یک منطقه استراتژیک با دسترسی به آب‌های آزاد، ظرفیت‌های قابل‌توجهی دارد، اما همزمان با چالش‌های فراوانی نیز روبروست. از آنجا که به نظر می رسد دولتمردان به استفاده از متخصصان این حوزه بی میل هستند، تلاش کردم این ایده را با بر اساس تشخیص «هوش مصنوعی» به نقد بگذارم و به هیچ وجه نگاه تخصصی که سالها در مکتب و مدرسه برایش وقت گذاشته ایم، نداشته باشم.

پیوند کلیه به جای قلب؛ راه حلی که خود تبدیل به مساله می شود!

یک-پیشینه انتقال پایتخت

انتقال پایتخت به دلایل سیاسی، اقتصادی، نظامی یا محیط‌زیستی، در طول تاریخ در کشورهای مختلف رخ داده است. این تغییر اغلب با هدف تمرکززدایی، توسعه مناطق کمتر برخوردار، یا بهبود کارکردهای اداری و حکومتی انجام شده است.. تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد که انتقال پایتخت پروژه‌ای بلندمدت و هزینه‌بر است که می‌تواند پیامدهای مثبت اقتصادی و توسعه‌ای داشته باشد، اما نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و تأمین منابع مالی کافی است.

نمونه‌های تاریخی و جهانی:

برزیل: در سال 1960، پایتخت از ریودوژانیرو به برازیلیا منتقل شد. این تصمیم با هدف توسعه مناطق مرکزی کشور و تمرکززدایی از سواحل اتخاذ شد. ساخت برازیلیا، یک شهر طراحی‌شده جدید، حدود ۴ سال زمان برد.

قزاقستان: در سال 1997، پایتخت از آلماتی به آستانه (اکنون نورسلطان) منتقل شد. دلایل این انتقال شامل موقعیت مرکزی‌تر و امنیت بیشتر منطقه بود.

مصر: مصر در حال ساخت یک پایتخت اداری جدید در شرق قاهره است که هدف آن کاهش تراکم جمعیتی و بهبود خدمات دولتی است.

ترکیه: در سال 1923، مصطفی کمال آتاتورک پایتخت را از استانبول به آنکارا منتقل کرد. آنکارا به‌دلیل موقعیت مرکزی‌تر و نزدیکی به مناطق آناتولی انتخاب شد.

کره جنوبی: کره جنوبی یکی از کشورهایی است که تجربه انتقال بخشی از کارکردهای پایتخت از سئول به شهر جدید سجونگ (Sejong) را به منظور تمرکززدایی و توسعه متوازن منطقه‌ای اجرا کرده است. این تجربه به‌عنوان یکی از نمونه‌های موفق انتقال پایتخت اداری در جهان شناخته می‌شود. به هر ترتیب انتقال پایتخت اداری از سئول به سجونگ نمونه‌ای از برنامه‌ریزی موفق شهری است که هدف آن تمرکززدایی و توسعه متوازن منطقه‌ای بود. با این حال، اجرای چنین طرح‌هایی مستلزم برنامه‌ریزی دقیق، تأمین مالی پایدار، و مدیریت چالش‌های مرتبط است.

تجربه سجونگ در کره جنوبی

 این تجربه می‌تواند الگویی برای کشورهای دیگر، از جمله ایران، در نظر گرفته شود. دلایل انتقال بدین شرح بود:

تمرکز بیش از حد در سئول:

  • سئول به‌عنوان پایتخت اصلی، با تراکم جمعیتی و ترافیک بالا، آلودگی هوا، و هزینه‌های زندگی بالا مواجه بود.
  • حدود نیمی از جمعیت و فعالیت‌های اقتصادی کشور در منطقه سئول (Seoul Capital Area) متمرکز شده بودند.
  • سئول در برد شلیک جنگ افزارهای کره شمالی قرار داشت.به واقع کره شمالی توانایی هدف قرار دادن سئول را دارد و این شهر به دلیل نزدیکی به مرز و اهمیت استراتژیک، آسیب‌پذیر است. با این حال، موانع جدی مانند بازدارندگی نظامی کره جنوبی و متحدانش و پیامدهای شدید بین‌المللی، احتمال وقوع یک حمله واقعی را کاهش می‌دهد. وضعیت تنش‌آلود میان دو کشور نیازمند دیپلماسی فعال و مدیریت بحران برای جلوگیری از هرگونه درگیری نظامی است.

توسعه مناطق دیگر:نیاز به توسعه متوازن و کاهش شکاف بین مناطق شمالی و جنوبی کشور، کره جنوبی را به این تصمیم سوق داد.

بهبود کارایی دولتی:انتقال بخشی از نهادهای دولتی به سجونگ، هدف افزایش بهره‌وری و کاهش فشار بر سئول را دنبال می‌کرد.

فرایند انتقال در این کشور مبتنی بر تصمیم‌گیری و طراحی دقیقی بود. به گونه ای که طرح انتقال پایتخت اداری در سال 2002 آغاز شد و شهر سجونگ در سال 2007 به‌عنوان محل جدید انتخاب شد.این شهر در فاصله حدود 120 کیلومتری جنوب سئول، در منطقه‌ای مرکزی‌تر قرار دارد.

اجرای تدریجی، از نکات دیگری بود که در این طرح مدنظر قرار گرفت. به گونه ای که شهر سجونگ در سال 2012 به بهره‌برداری رسید و بخشی از نهادهای دولتی (از جمله وزارتخانه‌ها و سازمان‌های اداری) به این شهر منتقل شدند. اما همچنان سئول همچنان پایتخت رسمی و مرکز سیاسی باقی ماند.

از نتایج و پیامدهای این طرح می توان به موارد زیر اشاره نمود:

کاهش تمرکز در سئول:تراکم جمعیتی و مشکلات حمل‌ونقل در سئول کاهش یافت.

افزایش توسعه منطقه‌ای:سجونگ به قطب جدید اداری و فناوری در کره جنوبی تبدیل شد و جذب سرمایه و نیروی کار را به همراه داشت.

بهره‌وری بالاتر:تمرکز نهادهای دولتی در سجونگ باعث افزایش هماهنگی و کارایی در تصمیم‌گیری‌های ملی شد.

اما چالش‌های زیر غیرقابل بی‌توجهی است:

هزینه‌های بالا: ساخت سجونگ هزینه‌ای بالغ بر 22 میلیارد دلار داشت.

دوگانگی عملکرد : سئول همچنان پایتخت سیاسی و اقتصادی باقی ماند، که می‌تواند چالش‌هایی در هماهنگی بین دو شهر ایجاد کند.

ایران: در ایران باستان، پایتخت‌ها به دلایل نظامی یا جغرافیایی تغییر می‌کردند. از پاسارگاد به تخت جمشید و سپس شوش نمونه‌هایی از این انتقال‌ها هستند. در دوران قاجار، تهران به‌دلیل موقعیت جغرافیایی و نزدیکی به شمال کشور به‌عنوان پایتخت انتخاب شد. در دولت اخیر، دکتر پزشکیان که به ایشان ارادت فراوان دارم، ظاهرا با پیشنهاد انتقال پایتخت به مکران به دنبال کاهش مشکلات تهران، توزیع بهتر منابع، توسعه مناطق محروم، و ایجاد امنیت بیشتر برای کشور است. این پیشنهاد اگرچه جنبه‌های مثبتی دارد، اما نیازمند مطالعات جامع و برنامه‌ریزی دقیق برای ارزیابی هزینه‌ها، تأثیرات زیست‌محیطی و اجرایی است.

میثم+بصیرت

دکتر میثم بصیرت، محقق و حرفه‌مند شهرسازی و برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای

 

چرا رئیس جمهور به دنبال انتقال پایتخت از تهران به مکران است؟

پزشکیان، در چندین اظهار نظر خود به ضرورت انتقال پایتخت از تهران به مناطق دیگر اشاره کرده است، و یکی از پیشنهادهای وی انتقال پایتخت به سواحل مکران بوده است. دلایل پزشکیان برای این پیشنهاد به چند عامل اصلی باز می‌گردد:

  • مشکلات زیست‌محیطی و شهری در تهران: پزشکیان معتقد است که تهران به عنوان پایتخت ایران با مشکلات متعددی از جمله آلودگی هوا، ترافیک سنگین، فشار بر منابع آب و زمین، و افزایش خطرات طبیعی (مانند زلزله) روبه‌رو است. این مسائل زندگی شهروندان را با چالش‌های جدی مواجه کرده و موجب افت کیفیت زندگی در تهران شده است.
  • تمرکز جمعیت و منابع: تهران به عنوان مرکز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور، شاهد تمرکز بیش از حد جمعیت و منابع است. این وضعیت باعث بروز مشکلاتی چون نابرابری‌های اجتماعی، فشار بر زیرساخت‌ها و خدمات، و ناتوانی در مدیریت مؤثر این مسائل شده است. پزشکیان با انتقال پایتخت به مناطق جدید مانند مکران، به دنبال توزیع عادلانه‌تر جمعیت و منابع در سطح کشور است.
  • امکان توسعه منطقه‌ای: پزشکیان به این نکته اشاره دارد که انتقال پایتخت به سواحل مکران می‌تواند موجب رشد و توسعه اقتصادی در این مناطق کمتر توسعه‌یافته شود. این انتقال می‌تواند به ایجاد فرصت‌های شغلی جدید، تقویت زیرساخت‌ها، و جذب سرمایه‌های جدید در جنوب کشور منجر شود. به این ترتیب، علاوه بر حل مشکلات تهران، باعث کاهش نابرابری‌های منطقه‌ای و تقویت مناطق کمتر توسعه‌یافته می‌شود.
  • امنیت ملی و استراتژیک: یکی از دلایل دیگر پزشکیان، ایجاد تنوع جغرافیایی برای پایتخت است. با توجه به موقعیت استراتژیک تهران، برخی معتقدند که در صورت بروز بحران‌های امنیتی یا تهدیدات نظامی، انتقال پایتخت به منطقه‌ای با فاصله بیشتر از مرزها و در نزدیکی سواحل، می‌تواند امنیت بیشتری را برای کشور به ارمغان آورد.
  • استفاده از موقعیت جغرافیایی مکران: مناطق ساحلی مکران، به‌ویژه در استان‌های سیستان و بلوچستان، موقعیت جغرافیایی استراتژیکی دارند که می‌تواند به توسعه تجارت دریایی و ارتباطات بین‌المللی ایران کمک کند. پزشکین بر این باور است که انتقال پایتخت به این مناطق می‌تواند نقش مهمی در تقویت اقتصاد دریایی و بهبود روابط تجاری با کشورهای حاشیه خلیج فارس و اقیانوس هند ایفا کند.

دو- فرصت‌ها انتقال پایتخت از تهران به منطقه مکران

2-1- مزیت‌های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی

  • دسترسی به آب‌های آزاد: سواحل مکران یکی از نقاط کلیدی برای اتصال ایران به اقتصاد جهانی و مسیرهای دریایی بین‌المللی است.
  • کاهش تمرکز بر تهران: انتقال پایتخت به این منطقه می‌تواند فشارهای جمعیتی، زیرساختی و محیط‌زیستی تهران را کاهش دهد.
  • تقویت امنیت ملی: حضور گسترده‌تر دولت در مکران می‌تواند امنیت مرزی و دریایی کشور را تقویت کند.

2-2-فرصت‌های اقتصادی

  • توسعه بنادر و زیرساخت‌های تجاری: بنادر مهمی مانند چابهار ظرفیت گسترش اقتصادی و افزایش تجارت بین‌المللی را دارند.
  • جذب سرمایه‌گذاری خارجی: قرارگیری در منطقه‌ای با دسترسی آسان به خلیج فارس و اقیانوس هند، فرصتی برای جذب سرمایه‌گذاری‌های کلان در حوزه‌های انرژی، صنایع دریایی و گردشگری فراهم می‌کند.
  • اشتغال‌زایی: ایجاد زیرساخت‌های جدید می‌تواند به کاهش بیکاری و افزایش رفاه در منطقه کمک کند.

2-3- تحقق عدالت منطقه‌ای

  • انتقال پایتخت می‌تواند به توسعه مناطق کمتر برخوردار نظیر مکران کمک کرده و شکاف توسعه‌ای میان مناطق مرکزی و شرقی کشور را کاهش دهد.

سه-چالش‌های پیش روی انتقال پایتخت از تهران به مکران

الف. زیرساخت‌های ناکافی

  • کمبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل: جاده‌ها، فرودگاه‌ها و شبکه ریلی در منطقه مکران توسعه‌یافته نیستند و برای انتقال پایتخت نیازمند سرمایه‌گذاری عظیم هستند.
  • محدودیت منابع آب: کمبود منابع آب در منطقه، یکی از بزرگ‌ترین موانع برای توسعه سکونتگاه‌های گسترده و پایداری شهری است.
  • ظرفیت خدماتی و رفاهی پایین: امکانات بهداشتی، آموزشی، و رفاهی در مکران به‌شدت محدود است.

ب. چالش‌های اجتماعی

  • مهاجرت و تغییرات جمعیتی: انتقال پایتخت ممکن است به افزایش ناگهانی جمعیت در مکران منجر شود که مدیریت آن پیچیدگی‌های زیادی دارد.
  • واکنش‌های محلی: تغییرات بزرگ ممکن است به نگرانی‌های اجتماعی و فرهنگی در میان جوامع محلی منجر شود.

ج. محیط‌زیست و اقلیم

  • آسیب‌های زیست‌محیطی: ساخت‌وساز گسترده ممکن است به تخریب اکوسیستم‌های طبیعی و دریایی منجر شود.
  • شرایط اقلیمی سخت: گرمای شدید و رطوبت بالا می‌تواند کیفیت زندگی را برای مهاجران جدید دشوار کند.

د. هزینه‌های اجرایی بالا

  • انتقال پایتخت نیازمند میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری برای ایجاد زیرساخت‌ها، ساختمان‌های اداری و مسکونی و شبکه‌های ارتباطی است. با توجه به شرایط اقتصادی ایران، تامین این منابع یک چالش بزرگ خواهد بود.

چهار - انتقال پایتخت از تهران؛ پاک کردن صورت مساله و راه حلی که خود مساله می شود

به گمان بسیاری از حرفه مندان و متخصصین، انتقال پایتخت از تهران پاک کردن صورت مساله است چراکه انتقال پایتخت از تهران، اگرچه ممکن است به عنوان یک راه‌حل فوری برای کاهش مشکلات این کلان‌شهر مطرح شود، در واقع می‌تواند به‌عنوان "پاک کردن صورت مسئله" تلقی شود. این دیدگاه از آنجا ناشی می‌شود که این اقدام نه‌تنها ریشه مشکلات تهران را حل نمی‌کند، بلکه ممکن است مشکلات جدیدی نیز به همراه داشته باشد. در ادامه دلایل این موضوع بررسی می‌شود:

1-. عدم پرداختن به ریشه مشکلات

الف. تمرکزگرایی:مشکلات تهران عمدتاً ناشی از تمرکز بیش از حد جمعیت، اقتصاد، سیاست و خدمات در این شهر است.انتقال پایتخت، بدون تغییر ساختار تمرکزگرای کشور، تنها مشکلات را به شهر دیگری منتقل می‌کند و الگوی ناکارآمد را تکرار می‌کند.

ب. مدیریت ناکارآمد شهری: مسائل مربوط به ترافیک، آلودگی هوا، زیرساخت‌های ناکافی و رشد نامتوازن ناشی از مدیریت نادرست و ضعف برنامه‌ریزی شهری است. انتقال پایتخت این مشکلات را ریشه‌کن نمی‌کند.

2- هزینه‌های هنگفت و فرصت‌های از دست‌رفته

انتقال پایتخت نیازمند سرمایه‌گذاری عظیمی برای ساخت زیرساخت‌ها، ساختمان‌های دولتی، مسکن و شبکه حمل‌ونقل است.این منابع می‌توانستند برای اصلاح زیرساخت‌ها و مشکلات اساسی تهران و سایر شهرها استفاده شوند.

3. ایجاد مشکلات جدید

الف. ایجاد دوگانگی اداری: احتمال باقی‌ماندن بخشی از نهادهای دولتی و اقتصادی در تهران وجود دارد، که این امر می‌تواند به پیچیدگی‌های اداری و هزینه‌های مضاعف منجر شود.

ب. توسعه نامتوازن:انتقال پایتخت می‌تواند موجب افزایش نابرابری و توسعه نامتوازن در کشور شود، زیرا منابع ملی به جای رفع مشکلات در کل کشور، صرف ساخت یک شهر جدید می‌شوند.

4. عدم تضمین موفقیت: بسیاری از کشورها که اقدام به انتقال پایتخت کرده‌اند (مانند میانمار و نیجریه) همچنان با مشکلات مشابه دست‌به‌گریبان هستند. این نشان می‌دهد که انتقال پایتخت به‌تنهایی تضمین‌کننده حل مشکلات نیست.

5.. فشار اجتماعی و فرهنگی: تهران به‌عنوان مرکز تاریخی، فرهنگی و اقتصادی کشور، بافت اجتماعی پیچیده‌ای دارد که انتقال پایتخت نمی‌تواند جایگزینی مناسب برای آن ارائه دهد.مردم و کسب‌وکارها همچنان به تهران وابسته خواهند ماند، که این امر فشار بر این شهر را ادامه می‌دهد.

6. امکان‌پذیری محدود در شرایط فعلی: در شرایط اقتصادی و اجتماعی کنونی ایران، تأمین منابع مالی و مدیریت پروژه عظیم انتقال پایتخت چالش‌برانگیز است و ممکن است به بحران‌های جدید منجر شود.

انتقال پایتخت به جای حل مشکلات تهران، تنها ممکن است ظاهر مسائل را تغییر دهد و مشکلات را به شکلی دیگر بازتولید کند. به جای این اقدام پرهزینه و پرریسک، تمرکز بر تمرکززدایی اداری، اصلاح مدیریت شهری، توسعه متوازن مناطق مختلف کشور و بهبود زیرساخت‌های تهران می‌تواند راه‌حلی پایدارتر و موثرتر باشد

پنج- تحلیل آمادگی منطقه مکران

در حال حاضر، منطقه مکران از آمادگی کافی برای میزبانی پایتخت برخوردار نیست و نیازمند سرمایه‌گذاری عظیم در زمینه زیرساخت‌ها، بهبود شرایط زیست‌محیطی و تامین منابع پایدار آب است.

الزامات برای آماده‌سازی منطقه:

  1. توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقل: ایجاد شبکه‌های جاده‌ای، ریلی و هوایی گسترده که در این زمینه تقریبا این پهنه ارزشمند کشور دچار محرومیت جدی و ضعف سرمایه گذاری است.
  2. تامین آب پایدار: بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته مانند شیرین‌سازی آب دریا.
  3. گسترش خدمات شهری: ایجاد بیمارستان‌ها، مدارس و امکانات فرهنگی و تفریحی.
  4. تقویت امنیت منطقه: از طریق حضور گسترده‌تر نیروهای نظامی و انتظامی.

شش-هزینه های انتقال پایتخت چقدر است؟

برآورد دقیق هزینه‌های انتقال پایتخت در ایران به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله مکان انتخابی، ابعاد انتقال (انتقال کامل یا بخشی از نهادهای دولتی)، نوع زیرساخت‌های مورد نیاز، و شرایط فعلی منطقه هدف. اما برای تخمین هزینه‌ها، می‌توان بر اساس تجربیات سایر کشورها و ویژگی‌های خاص ایران به موارد زیر اشاره کرد:

1-عوامل موثر بر هزینه‌ها

الف. زیرساخت‌های کالبدی

  • ساخت شهر جدید یا توسعه منطقه موجود: احداث ساختمان‌های دولتی، مسکونی، خدمات عمومی (مدارس، بیمارستان‌ها، ادارات)، شبکه‌های حمل‌ونقل، آب، برق، و ارتباطات بخش عمده‌ای از هزینه‌ها را شامل می‌شود.
  • مکان‌یابی منطقه مناسب: هزینه توسعه زمین و آماده‌سازی منطقه انتخابی (مانند سواحل مکران) با توجه به کمبود زیرساخت‌ها بسیار بالا خواهد بود.

ب. هزینه‌های جابه‌جایی و انتقال کارکنان

  • انتقال صدها هزار نفر از کارکنان دولتی و خانواده‌های آن‌ها نیازمند فراهم‌سازی مسکن، امکانات رفاهی و حمل‌ونقل است.

ج. هزینه‌های مدیریتی و برنامه‌ریزی

  • برنامه‌ریزی و مدیریت یک پروژه ملی در این مقیاس نیازمند هزینه‌های کلانی در زمینه مطالعات امکان‌سنجی، تدوین طرح‌ها و مدیریت اجرایی خواهد بود.

د. چالش‌های محیط‌زیستی

  • در مناطقی مانند مکران، هزینه‌های حفاظت از محیط‌زیست و مدیریت مشکلاتی مانند کمبود آب و تغییرات زیست‌محیطی می‌تواند چشمگیر باشد.

2- برآورد هزینه‌ها بر اساس تجربیات جهانی

مطالعات جهانی نشان می‌دهد که انتقال پایتخت‌ها معمولاً هزینه‌های هنگفتی را در بر دارد:

  • برزیل (انتقال پایتخت به برازیلیا): هزینه‌ای معادل ۵۰ میلیارد دلار به ارزش امروز.
  • قزاقستان (انتقال پایتخت به نورسلطان): هزینه‌ای حدود ۳۰ میلیارد دلار.
  • مصر (پایتخت اداری جدید در نزدیکی قاهره): برآورد هزینه حدود ۵۸ میلیارد دلار.

با توجه به مقیاس جمعیت ایران، نیازهای خاص منطقه‌ای و زیرساخت‌های فعلی، هزینه انتقال پایتخت به سواحل مکران می‌تواند رقمی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار میلیارد تومان یا معادل ۵۰ تا ۷۰ میلیارد دلار برآورد شود. این رقم شامل موارد زیر است:

  1. ساخت زیرساخت‌های شهری و اداری: حدود ۳۰ میلیارد دلار.
  2. هزینه جابه‌جایی کارکنان و خانواده‌ها: حدود ۱۰ میلیارد دلار.
  3. توسعه حمل‌ونقل و ارتباطات: حدود ۱۵ میلیارد دلار.
  4. هزینه‌های مدیریتی و مطالعاتی: ۵ میلیارد دلار.

3- راهکارهای تامین هزینه‌ها

  1. جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی:
    • دولت می‌تواند بخشی از هزینه‌ها را از طریق جذب سرمایه‌گذاران خصوصی تامین کند.
  2. فروش زمین‌های آزادشده در تهران:
    • با انتقال پایتخت، می‌توان بخشی از املاک دولتی در تهران را به فروش رساند.
  3. استفاده از منابع مالی بین‌المللی:
    • همکاری با بانک‌های جهانی یا سرمایه‌گذاران خارجی برای توسعه زیرساخت‌های منطقه مکران.
  4. اجرای تدریجی طرح:
    • انتقال مرحله‌ای پایتخت (به‌صورت اداری یا نظامی) می‌تواند فشار مالی را کاهش دهد.

پس شکی نیست که هزینه انتقال پایتخت به سواحل مکران بسیار بالاست و بدون برنامه‌ریزی دقیق و تامین منابع مالی کافی، عملی نخواهد بود. این طرح، اگرچه فرصت‌های توسعه منطقه‌ای و کاهش تمرکزگرایی را فراهم می‌کند، باید با توجه به شرایط اقتصادی کنونی کشور و چالش‌های محیط‌زیستی و اجتماعی بررسی شود. اجرای آن به شکل تدریجی و با هدف کاهش هزینه‌ها و افزایش کارایی توصیه می‌شود.

هفت-جمع بندی و ارائه راهکار

به هر ترتیب انتقال پایتخت به سواحل مکران، فرصتی استراتژیک برای توسعه این منطقه و کاهش فشارهای تهران محسوب می‌شود، اما موفقیت آن مستلزم برنامه‌ریزی دقیق، تامین منابع مالی کلان و توجه به ابعاد مختلف اجتماعی، محیط‌زیستی و فرهنگی است. البته به دولت محترم می توان پیشنهاد نمود  برای اجرای این ایده، در مرحله اول، طرحی آزمایشی مانند ایجاد "پایتخت اداری" یا "شهر جدید دولتی" در مکران اجرا نماید و سپس با ارزیابی نتایج، تصمیم‌گیری برای انتقال کامل پایتخت انجام دهد. در غیر اینصورت هوش انسانی من می گوید که انتقال پایتخت از تهران به منطقه مکران، با چارچوب های فعلی، شکست می خورد چراکه همانند متخصص توسعه شهری است که در حوزه پزشکی دخالت می کند و برای نجات بیمار، به جای قلب، کلیه مردار به او پیوند می زند.

این در حالی است که بر  پایه تشخیص هوش مصنوعی که به واقع تشخیص اندیشه ورزان شکل می گیرد مشکلات تهران عمدتاً نتیجه تمرکز بیش از حد جمعیت و فعالیت‌های اقتصادی است. انتقال پایتخت اگرچه به‌عنوان راه‌حلی موقت مطرح است، اما با برنامه‌ریزی درست و اجرای راهکارهای فوق می‌توان از آن اجتناب کرد و با اصلاح ساختارها، تهران را به شهری پایدار و قابل‌زندگی تبدیل کرد.

حل مسائل تهران بدون انتقال پایتخت مستلزم اتخاذ راهکارهای جامع، مبتنی بر مدیریت بهینه منابع و تمرکززدایی از ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. برخی از این راهکارها که به نوعی در مخالفت با پاک کردن صورت مساله تهران شکل می گیرند بدین شرحند:

1- تمرکززدایی از ساختار اداری و اقتصادی

الف. انتقال بخشی از کارکردهای دولتی و اقتصادی به شهرهای دیگر:

به‌جای انتقال پایتخت، می‌توان برخی از نهادهای دولتی، ادارات کل و سازمان‌های اقتصادی را به شهرهای دیگر منتقل کرد.

تمرکززدایی از فعالیت‌های اقتصادی از طریق ایجاد مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در استان‌های دیگر.

ب. تقویت کلان‌شهرهای دیگر:

توسعه زیرساخت‌ها در شهرهای بزرگ دیگر مانند اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و اهواز برای کاهش جذابیت تهران به‌عنوان مقصد مهاجرت.

2-. مدیریت جمعیت و مهاجرت

الف. کنترل رشد جمعیت تهران:

تعیین سقف جمعیتی و اعمال محدودیت‌های قانونی برای ساخت‌وسازهای جدید.

ارائه مشوق‌های مالی و اداری برای سکونت در شهرهای کوچک‌تر و مناطق کم‌برخوردار.

ب. ایجاد شهرهای اقماری پایدار:

توسعه شهرهای جدید و اقماری در نزدیکی تهران با امکانات کامل زندگی، اشتغال و حمل‌ونقل برای کاهش فشار بر تهران.

3- بهبود زیرساخت‌ها و خدمات شهری

الف. توسعه حمل‌ونقل عمومی:

گسترش خطوط مترو، اتوبوس‌های تندرو و راه‌آهن شهری برای کاهش ترافیک و آلودگی هوا.

ایجاد خطوط حمل‌ونقل سریع به شهرهای اطراف تهران.

ب. مدیریت هوشمند منابع:

بهبود مدیریت پسماند، آب و برق با استفاده از فناوری‌های هوشمند و کاهش مصرف بی‌رویه منابع.

ج. کاهش آلودگی هوا:

ارتقای استانداردهای خودروها، گسترش خودروهای برقی و توسعه فضای سبز شهری.

انتقال صنایع آلاینده به خارج از محدوده شهری.

4- توسعه اقتصادی و عدالت منطقه‌ای

الف. تقویت اقتصاد مناطق محروم:

سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های مناطق کم‌برخوردار برای کاهش مهاجرت به تهران.

ایجاد اشتغال و فرصت‌های اقتصادی در استان‌های دیگر.

ب. توزیع عادلانه منابع:

افزایش سهم بودجه مناطق محروم از منابع ملی برای کاهش نابرابری‌های منطقه‌ای.

5- مدیریت کاربری زمین و توسعه شهری

الف. بازسازی بافت‌های فرسوده:

بازآفرینی شهری و نوسازی بافت‌های قدیمی و ناکارآمد برای افزایش ظرفیت شهر.

ب. کنترل حاشیه‌نشینی:

ارائه برنامه‌های حمایتی برای اسکان مناسب افراد حاشیه‌نشین در مناطق دارای امکانات کافی.

6- تقویت حکمرانی محلی

الف. افزایش اختیارات شهرداری:

تفویض اختیارات بیشتر به شهرداری برای مدیریت مسائل محلی.

ب. مشارکت شهروندان:

تشویق مشارکت فعال شهروندان در تصمیم‌گیری‌های شهری.

دیدگاه شما
منتخب سردبیر