اینجا زبان و شهر آستانهای هستند که من در آن انتظار زلزله بعدی را میکشم
ویتگنشتاین، زبان را شهری بزرگ میدید همیشه در حال ساخت و ساز، برایش زبان هم، مثل شهر، محلههایی مدرن، فضاهایی در حال بازسازی و مناطقی تاریخی داشت، پل داشت، زیرگذر داشت، پیادهراه داشت، آسمانخراش داشت، خیابان و کوچههای باریک و ساکت داشت. استعارهی ویتگنشتاین وسوسهانگیز است، ولی از اینجایی که من نشستهام همهچیز خیلی فرق میکند، اینجا زبان و شهر آستانهای هستند، که من در آن انتظار زلزله بعدی را میکشم.
عباس وریج کاظمی، پژوهشگر حوزه مطالعات فرهنگی نوشت:
ویتگنشتاین، زبان را شهری بزرگ میدید همیشه در حال ساخت و ساز، برایش زبان هم، مثل شهر، محلههایی مدرن، فضاهایی در حال بازسازی و مناطقی تاریخی داشت، پل داشت، زیرگذر داشت، پیادهراه داشت، آسمانخراش داشت، خیابان و کوچههای باریک و ساکت داشت.
استعارهی ویتگنشتاین وسوسهانگیز است، ولی از اینجایی که من نشستهام همهچیز خیلی فرق میکند، اینجا زبان و شهر آستانهای هستند، که من در آن انتظار زلزله بعدی را میکشم.
منبع: کتاب «اگر به خودم برگردم» اثر والریا لوئیزلی؛ نشر اطراف