۲۴ شهریور ۱۴۰۴
کد خبر: 4570
یادداشت فاطمه محمودی پناه، کارشناس شهرسازی

تئاتر شهر؛ چرا اجازه دادیم تکه‌ای از شهر که متعلق به ماست، محصور شود؟

دومین روز از زمستان سال 1402، درست وسط تمام قیل و قال‌ها، اهالی شهر که از خواب بیدار شدند، یک چیزی در شهر مثل دیروز نبود. دور تا دور ساختمان دوّارِ تئاترشهر با تمام کاشی‌های فیروزه‌ای‌اش حصاری کشیده‌ بودند. روی حصار این عبارت نوشته شده بود: تهران، شهرِ تلاش و سرزندگی. به این فکر می‌کردم که اگر صبحِ آن روزِ شنبه اتفاق دور از انتظاری می‌افتاد و هر کدام از اهالی این شهر به جای اینکه بروند سرکار، دانشگاه، جلسه یا هر جای دیگری که قرار بود بروند؛ همگی می‌آمدیم به چهارراه ولی‌عصر و دور تئاتر شهر زنجیره‌ی انسانی می‌ساختیم چه می‌شد؟

تئاتر شهر؛ چرا اجازه دادیم تکه‌ای از شهر که متعلق به ماست، محصور شود؟

روزن‌آنلاین؛ فاطمه محمودی پناه - دومین روز از زمستان سال 1402، درست وسط تمام قیل و قال‌ها، اهالی شهر که از خواب بیدار شدند، یک چیزی در شهر مثل دیروز نبود. دور تا دور ساختمان دوّارِ تئاتر شهر با تمام کاشی‌های فیروزه‌ای‌اش حصاری کشیده‌ بودند.

روی حصار این عبارت نوشته شده بود: تهران، شهرِ تلاش و سرزندگی.

به این فکر می‌کردم که اگر صبحِ آن روزِ شنبه اتفاق دور از انتظاری می‌افتاد و هر کدام از اهالی این شهر به جای اینکه بروند سرکار، دانشگاه، جلسه یا هر جای دیگری که قرار بود بروند؛ همگی می‌آمدیم به چهارراه ولی‌عصر و دور تئاتر شهر زنجیره‌ی انسانی می‌ساختیم چه می‌شد؟

زنجیره انسانی؟ اولین بار که به زنجیره‌ی انسانی و اثرگذاری‌اش فکر کردم؛ برمی‌گردد به اولین پرسه‌زنی‌ام در حوالی تئاترشهر پس از حصارکشی. به عنوان یک شهروند، از دیدن تئاتر شهر در تنگنایی که ایرانیت‌های سفید و آبی ایجاد کرده‌ بودند هم خشمگین بودم، هم غمگین و هم متعجب.

چه سرنوشتی در انتظار تئاتر شهر بود اگر آن زنجیره انسانی را می‌ساختیم و دست در دست هم می‌پرسیدیم:

«چرا باید اجازه دهیم تکه‌ای از شهری که متعلق به ماست در میانه‌ حصارها محصور شود؟»

WhatsApp Image 2025-09-15 at 15.11.20_3f7a4fdc

این پرسش‌ از دل تمام کتاب‌ها و مقالاتی که درباره مفهوم «حق به شهر» خوانده‌ام در ذهنم متبلور می‌شود؛ اینکه موجودیت شهر به تمام ساکنین آن تعلق دارد و شهر برای تمامی افرادی است که در آن زندگی می‌کنند. حق به شهر به عنوان خواسته‌ای مدنی و جمعی برای باز پس گرفتن حق مراقبتِ از شهر. به معنای گفتمان شهری دموکراتیک میان مدیریت شهری و تمامی ذی‌نفعان فضاهای شهری (شهروندان) که نتیجه‌اش داشتن حق مشارکت در تصمیماتی است که شهروندان از آن متاثر می‌شوند. ابزاری مفهومی برای نقد وضع موجود شهر و ساختنِ شهر مطلوب با انطباق فضاهای شهری بر نیازهای شهروندان.

اما فراموش نکنیم: طلبِ این حق خود مستلزم داشتنِ حق طلب کردن است.

خبر مرتبط

بازنشر نقدی درباره محصورسازی تئاتر شهر به بهانه شکست این پروژه

محصورسازی میدانگاه تئاتر شهر و سه نشانی نادرست - یادداشت علی اعطا

به بهانه شکست پروژه محصورسازی تئاتر شهر، روزن‌آنلاین مجموعه نقدهای مطرح شده به این پروژه در زمان کلنگ‌زنی آن را منتشر می‌کند.

زمزمه‌های حصارکشی عرصه‌ی عمومی تئاتر شهر از تابستان سال 1399، شنیده‌ می‌شد تا نهایتا در روز دوم دی ماه سال 1402، کلنگ این حصارکشی برای جدا کردن حریم تئاتر شهر و افزودن لایه‌ای دیگر به لایه‌های فعلی موجود در چهارراه ولی‌عصر، توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیریت مجموعه تئاترشهر و تاییدیه سازمان میراث فرهنگی و نظارت شهرداری تهران، زده شد.

پس از شروع عملیات عمرانی، به دلیل عدم وجود حقِ مطالبه‌گری، خبری از لحظه‌ی آگاهی عمومی هم نبود حتی کارزار «درخواست توقف حصارکشی محوطه تئاتر شهر» هم با 6 هزار 386 امضا کاری از دستش بر نیامد.

در این شهر عریض و طویل چهارراه ولی‌عصر، شاهراهی است که در بزنگاه‌های سیاسی و اجتماعی نقش پُررنگی داشته‌ است؛ زخم‌های زیادی را در طول سال‌ها بر تن خود دیده‎است، زمانی که خیابان ولی‌عصر یک طرفه شد، چهارراهی که به روی عابران بسته شد و زیرگذری ساختند برای کنترل بیشتر مردمان و محدود کردن فضا؛ هر چند وقت یک بار جای خالی دستفروش‌ها و قدم زدن ماموران شهرداری و نیروی انتظامی روی سنگفرش پیاده‌روهای حوالی تئاترشهر آن هم به بهانه‌ی طرح انضباط شهری.

خبر مرتبط

یادداشت حسین ایمانی‌جاجرمی، جامعه‌شناس

تئاتر شهر تهران همچون یک زیرساخت اجتماعی

به بهانه شکست پروژه محصورسازی تئاتر شهر، روزن‌آنلاین مجموعه نقدهای مطرح شده به این پروژه در زمان کلنگ‌زنی آن را منتشر می‌کند.

اختصاصی‌سازی فضاهای عمومی که در پاسخِ اذهان عمومی معمولا برای بازتعریف و استحکام بخشیدن به قدرت قلمروهای شهری و همچنین ایجاد فضای قابل دفاع برای محافظت از شهروندان در برابر آسیب‌های اجتماعی است با استفاده از ایجاد موانع فیزیکی، حصارها و دروازه‌های ورودی کنترل‌شده صورت می‌گیرد.                                                                                                                         

در ایران نیز حصارکشی فضاهای عمومی و غارتِ شهر، شیوه‌ای است که مدیریت شهری استفاده می‌کند تا در بزنگاه‌های  خاصی بتواند به راحتی عملکرد و واکنشی حداکثری در جهت  کنترل فضا و استفاده کنندگانِ  فضا داشته باشد.

WhatsApp Image 2025-09-15 at 15.12.59_c50b180f

 تئاتر شهر سال‌های زیادی دستخوش تغییراتی بود که از دل این جنس تصمیمات بیرون می‌آمد. همچنان که با هر کدام از این تغییرات فضا از ماهیت و چرایی وجود خود دور و دورتر می‌شد در فضای شهر با اتمسفرِ حاکم ذی‌نفعانی پیدا کرد و اکوسیستمی ایجاد شد که طیف گسترده‌ای از گروه‌های اجتماعی از تئاتری‌ها، دستفروشان، فروشندگان غذاهای خیابانی، افراد با آسیب‌های اجتماعی مانند معتادان  و فروشندگان مواد مخدر، کارتن خواب‌ها، متکدیان و کودکان کار را در خود جای داده‌است. گروه دیگری از ذی‌نفعان هم، شهروندانی هستند که استفاده‌کنندگان روزمره این فضا هستند مانند عابران پیاده که سنگفرش پیاده‌روهای تئاترشهر مسیر رفت و آمدشان است؛ کارمندها، سربازان، مسافران شهرهای دیگر، دانشجویان و دسته‌های جوانانی که کافه‌ها و فضاهای فرهنگی آن حوالی پاتوقشان است.

حال آنکه وجود تعارض در شهر ذاتی است اما چرا مدیریت شهری تعارضی که در تئاتر شهر وجود دارد را تاب نمی‌آورد؟

اگر کمی مسئله را با جزئیات بیشتری نگاه کنیم؛ در موضوع تئاتر شهر  هر کدام از ذی‌نفعان نیز هم‌زیستیِ دیگری را در فضای وجودی خود نمی‌پذیرند و هر کدام آن یکی را پس می‌زنند.

در طول این سال‌ها همزیستی ذی‌نفعان قدیمی‌تر و پیدایش ذینفعان متاخرتر روند طبیعی و پویای خود را براساس نابخردی‌ها و قصور تصمیم‌گیرانِ بالادستی طی نکرده‌است و امیدها و آرزوهایی که باید شکل می‌گرفتند تا راه را به تئاترشهر نشان دهند،گرفته شدند و نتیجه‌ی آن تعارضات ستیزجویانه و پیچیدگی‌ در ابعاد مختلف این فضا شد.

حالا امروز و در این نقطه از تاریخ که حالِ شهر و شهروندانش به گونه‌ای است که نه می‌توانند رویایی را برای این شهر تصور کنند و نه آنگونه که می‌خواهند چیزی را برای آن  بسازند؛ همه چیز دست به دست هم داد تا تئاتر شهر صاحب حصاری شود. دیر یا زود پروژه حصارکشی تمام می‌شود؛ اما آیا شهرِ حصار کشیده‌شده، شهر خوشحالی است؟

دیدن آن چه بر سر تئاتر شهر می‌آید، به عنوان نمونه‌ای از بی‌شمار نمونه‌های دیگر از فضاهای شهری که بی صدا در کالبد خود از دست می‌روند، من را به تعلیقی فراخواند که در قصه تئاتر شهر با مکث و درنگی بیش از حد معمول کندوکاو کنم پس ساده‌انگارانه می‌دانم که حصارکشی را راه‌حل بهتر شدن حالِ  تئاتر شهر بدانیم اما چیزی را خوب می‌دانم، که این آشفته‌بازاری که شاهدش هستیم و هر بار ماجرایی تازه از دلش سر بر می‌آورد.

خبر مرتبط

شهرداری،‌ ارشاد و مفاهمه‌ای که نیست

حریم تئاتر شهر کارگاه ساختمانی شده است

مدت‌هاست که اطراف تئاتر شهر محصور و به کارگاهی ساختمانی تبدیل شده است، در حالی که هنوز مشخص نیست این پروژه چه زمانی به سرانجام خواهد رسید. علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران، در گفت‌وگو با «روزن آنلاین» اظهار کرد که شکل کنونی تئاتر شهر چندان خوشایند نیست، اما مسوولیت اصلی آن با وزارت ارشاد است، نه شهرداری تهران.

* تصاویر از آرشیو موزه خیابان ولی‌عصر

دیدگاه شما
منتخب سردبیر