۲۳ فروردین ۱۴۰۴
کد خبر: 4421
یادداشت افخم صباغ؛ مدیرعامل موسسه توانمندسازی مهروماه

روایتی از رنج خاموش در خیابان‌های شهر؛ به مناسبت ۱۲ آوریل، روز جهانی کودکان خیابانی

دوازدهم آوریل، روز جهانی آگاهی‌بخشی نسبت به وضعیت کودکان خیابانی است؛ روزی که جهان به یاد می‌آورد هنوز میلیون‌ها کودک در خیابان‌ها زندگی یا کار می‌کنند و از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود محروم هستند...

روایتی از رنج خاموش در خیابان‌های شهر؛  به مناسبت ۱۲ آوریل، روز جهانی کودکان خیابانی

دوازدهم آوریل، روز جهانی آگاهی‌بخشی نسبت به وضعیت کودکان خیابانی است؛ روزی که جهان به یاد می‌آورد هنوز میلیون‌ها کودک در خیابان‌ها زندگی یا کار می‌کنند و از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود محروم هستند. این کودکان، که حضورشان در خیابان نه از سر بازی یا کنجکاوی، بلکه نتیجه‌ای از فقر، بی‌عدالتی، بحران‌های اجتماعی و بی‌توجهی ساختارهای حمایتی است، نیازمند توجه و حمایت جدی جامعه هستند.

اولین بار یونیسف به گروه جدیدی از کودکانی که در خیابان کار می‌کردند توجه ویژه‌ای نمود و آنان را «کودکان خیابانی» نامید. بر اساس آخرین تعاریف این سازمان، کودکان خیابانی به دو گروه اصلی تقسیم می‌شوند:

1. کودکانی که در خیابان زندگی می‌کنند:

این دسته شامل کودکانی است که معمولاً بی‌خانمان و بدون حمایت خانوادگی هستند. آن‌ها شب و روز خود را در خیابان سپری می‌کنند و جایگاه مشخصی برای خواب یا زندگی ندارند.

2. کودکانی که برای کار به خیابان می‌آیند:

در این گروه، کودکانی قرار می‌گیرند که اغلب با خانواده زندگی می‌کنند، اما به منظور تأمین معاش خانواده، بخشی از روز خود را در خیابان می‌گذرانند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، این دسته بسیار پرجمعیت‌تر از کودکانی است که به‌طور کامل از خانواده جدا هستند.

وضعیت جهانی کودکان خیابانی

بر اساس آمارهای منتشرشده توسط یونیسف، تخمین زده می‌شود که میلیون‌ها کودک در سراسر جهان در خیابان‌ها کار یا زندگی می‌کنند. عوامل مؤثر در ظهور این پدیده عبارت‌اند از:

  • فقر مزمن: کاهش درآمد و نبود منابع کافی خانوادگی.
  • جنگ و بحران‌های اقتصادی: آسیب‌های ناشی از درگیری‌های مسلحانه و ناپایداری‌های اقتصادی.
  • مهاجرت‌های اجباری و بی‌خانمانی: از دست رفتن سرپناه و فروپاشی نهاد خانواده.
  • بی‌توجهی به حمایت‌های اجتماعی: ضعف در سیستم‌های حمایتی اجتماعی و آموزشی.

وضعیت کودکان خیابانی در ایران

در ایران، برخلاف برداشت رایج، کودکان خیابانی به معنای واقعی (یعنی کودکانی که کاملاً در خیابان زندگی می‌کنند) نسبتاً نادر هستند. بیشتر آنچه در خیابان‌ها دیده می‌شود، «کودکان کار در خیابان» هستند؛ کودکانی که شب‌ها به خانه بازمی‌گردند و در کنار خانواده زندگی می‌کنند اما ساعات زیادی از روز را در خیابان به کار مشغولند.

آمارهای ارائه‌شده در این خصوص بسیار متفاوت بوده و برخی برآوردها میزان حضور کودکان کار در ایران را از یک میلیون و ششصد هزار نفر تا ۲ میلیون نفر تخمین زده‌اند. لازم به ذکر است که همه این کودکان مستقیماً در خیابان کار نمی‌کنند؛ آخرین آمار سازمان بهزیستی کشور نشان‌دهنده وجود بیش از ۱۲۰ هزار کودک در خیابان است. هرچند سیاست‌های دوره‌ای بهزیستی و شهرداری در برخی مواقع موجب کاهش موقت این تعداد می‌شود، اما با توجه به افزایش فقر و ناتوانی خانواده‌ها در تأمین معاش، به احتمال زیاد آمارها رو به افزایش است.

عوامل مؤثر بر بروز پدیده

بی‌شک فقر مهم‌ترین عامل ظهور پدیده کار کودکان در خیابان است. عوامل مؤثر می‌توانند در دو دسته کلی تقسیم شوند:

1. عوامل خانوادگی:

  • وضعیت اقتصادی ضعیف خانواده: پایگاه اقتصادی نامناسب و عدم توانایی مالی در تأمین نیازهای اولیه.
  • مشکلات خانوادگی: وجود خشونت خانگی، بی‌سرپرستی، تعدد خانوار، فقدان مهارت‌های حرفه‌ای والدین، سطح پایین تحصیلات، سابقه اعتیاد و مشکلاتی از این دست.
  • مهاجرت روستایی به شهری: خانواده‌هایی که از روستا به شهر مهاجرت می‌کنند، اغلب در شرایط حاشیه‌ای سکونت دارند و در نتیجه کودکانشان ناچار به کار برای تأمین معیشت می‌شوند.

2. عوامل ساختاری و اجتماعی:

  • ضعف نظام رفاهی: عدم دسترسی همگانی به بیمه‌های اجتماعی و حمایت‌های مالی.
  • ضعف نظام آموزشی: مشکلات دسترسی به آموزش و نبود انعطاف در نظام آموزشی برای کودکان دارای مشکلات شناسنامه یا مهاجر.
  • مشکلات کلان اقتصادی و اجتماعی: رشد نابرابری‌های اقتصادی-اجتماعی، تبعیض‌های جنسیتی و قومیتی، رشد حاشیه‌نشینی، تورم، بیکاری و کاهش درآمد سرانه.

پیامدهای کار کودکان بر زندگی آنان

تأثیرات منفی کار کودکان در خیابان در سطوح مختلف زندگی آن‌ها قابل مشاهده است:

• از بین رفتن کودکی: کودکان از فرصت‌های بازی و رشد طبیعی محروم می‌شوند.

• نارسایی‌های آموزشی: عدم ادامه تحصیل و افت تحصیلی.

• مشکلات بهداشتی و سلامتی: شرایط کاری نامناسب، بهداشت ناکافی و محیط‌های پرخطر.

• خشونت و تبعیض: برخوردهای ناعادلانه و استثمار اقتصادی.

• فقدان حمایت‌های اجتماعی: نداشتن دسترسی به خدمات حمایتی و حقوقی مؤثر.

تحلیل سیاست‌های دولتی در قبال کودکان خیابانی

متاسفانه اقدامات نهادهای حمایتی دولتی، سطحی، مقطعی و فاقد برنامه‌ریزی بلند‌مدت بوده‌است. نبود آمار دقیق و به‌روز، عدم تخصیص اعتبارات لازم به نهادهای متولی، در کنار نبود برنامه جامع، نگاه غیر تخصصی و سیاست‌های سلیقه‌ای، موجب شده‌اند که پدیده کودکان کار در خیابان همچنان رو به گسترش باشد.

مسئولیت رسیدگی به وضعیت کودکان کار در خیابان بین چند نهاد تقسیم شده‌است. سازمان بهزیستی، شهرداری، وزارت رفاه، نیروی انتظامی و .... اما این چند پارچگی نهادی، خود یکی از چالش‌های اصلی در مدیریت این پدیده است. طرح هایی همچون "جمع آوری کودکان کار" یا ساماندهی کودکان خیابانی بیش از سی بار اجرا شده و هنوز هم مسئولین از شکست‌های مکرر این طرح، درسهای لازم را نگرفته‌اند.

برخی از این طرح‌ها، به جای برخورد اجتماعی و حمایتی، با رویکرد تنبیهی و قهری اجرا شده‌اند. کودکانی که از خیابان جمع‌آوری می شوند، برای مدتی در مراکز نگهداری اسکان داده‌ می شوند، بدون آنکه مشکل اصلی- یعنی فقر و نیاز به کار- حل شده ‌باشد. در واقع این چرخه بارها و بارها تکرار می‌شود و نتیجه‌ای جز بازگشت مجدد کودک به خیابان ندارد.

علی‌رغم اقدامات پراکنده ای که در این رابطه توسط نهادهای دولتی و غیردولتی اجرا شده، همچنان کار کودک رو به افزایش و وخامت است و فقدان یک عزم و نهاد و برنامه جامع برای حذف کار کودک احساس می شود. نتایج حاصل از پژوهش‌های صورت گرفته در خصوص تجارب موفق کشورهایی که دارای سابقه طولانی در مبارزه با کار کودک داشته اند، نشان می‌دهد که در برنامه‌ریزی‌ها بایستی سطوح پنج‌گانه کودک، خانواده، باهمستانی، سازمانی و کلان را مد نظر قرار داد.

درکشورهایی که توانسته‌اند به نتایج قابل قبولی در زمینه کاهش کار کودک دست یابند دولت مسئولیت مقابله با کار کودک را برعهده گرفته‌است.

 - اصلاح ساختار اقتصادی، تدوین یک استراتژی ملی و اجرای برنامه‌های هم‌زمان در ایالت‌های مختلف با توجه به گروه‌های مختلف مرتبط مستقیم و غیرمستقیم توانسته‌است موفقیت را رقم زند.

 - طیف گسترده‌ای از ذینفعان برای کسب اطلاعات، نظرات و اعتبارسنجی و همچنین تضمین موفقیت اجرای برنامه درگیر شده‌اند و رایزنی‌های گسترده‌ای با هم در فرایند تهیه پیشنویس برنامه‌ی ملی داشته‌اند.

- مطابق یک استراتژی ملی، برنامه‌های متعددی در همه سطوح توسط بخش دولتی و جامعه مدنی به اجرا در آمده‌است.

حذف کار کودک شدنی است اگر عزمی جدی در سطوح حاکمیتی برای آن وجود داشته‌باشد. با این حال فعالان حقوق کودک به منظور رسیدن به یک برنامه اقدام و قابل اجرا با کمک گرفتن از پژوهشگران حوزه به نتایج قابل توجهی دست یافته اند، که در قالب کتاب "پابان دادن به کار کودک درخیابان" منتشر شده است. راهبردهای اصلی پیشنهادی کتاب "پایان دادن به کار کودک در خیابان"  به این شرح می باشد:

اقدامات راهبردی که برای حذف کار کودک پیشنهاد می شود به شرح زیر است.

•         نظارت و پیگیری اجرای مقاوله نامه ۱۸۲ سازمان بین المللی کار (با تاکید بر مواد ۳ و ۵ و ۶) و آیین نامه های مرتبط با آن به منظور حذف بدترین اشکال کار کودک

•         کاهش بازماندگی از تحصیل (از طریق ایجاد نظام شناسایی کارآمد، ارائه کمک هزینه تحصیلی، توسعه خدمات مددکاری در مدارس مناطق محروم، آموزش و مشاوره خانواده‌های کودکان در وضعیت مخاطره آمیز)

•         تعریف ردیف بودجه حذف کار کودک در بودجه سالانه کشور (از طریق سازوکارهای تامین مالی از جمله تعیین ردیف مالیاتی برای حذف کار کودک)؛ نظارت و پیگیری اجرای تعهدات دولت در ماده ی معطل مانده ی ۸۰ قانون برنامه ششم توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی کشور دربرنامه ی بعدی توسعه به منظور کاهش کار کودکان به ۲۵% سال پایه و پیگیری آن تا حل کامل مشکل

•         ایجاد نظام حفاظتی حمایتی برای پیشگیری از کار کودک (طراحی سازوکاری برای شناسایی کودکان در شرایط دشوار و مدیریت مورد، ارجاع و پیگیری و توانمندسازی)

•         اصلاح و وضع قوانین مهاجرت به منظور امن کردن مسیر مهاجرت، حمایت اجتماعی مهاجرین، بهره‌مندی کامل همه مهاجران از اوراق هویتی، اعطای حقوق شهروندی به مهاجران با سابقه اقامت طولانی، مبارزه با قاچاق انسان و...

•         ممنوعیت ازدواج کودکان برای کاهش بازماندگی از تحصیل، ورود زودهنگام به بازار کار (از طریق اصلاح قوانین مربوط به سن ازدواج)

•         اصلاح قوانین کار مربوط به نوجوانان بالای ۱۵سال به منظور تضمین عدم تعارض کار با سلامت، آموزش و سایر حقوق کودک مصرح در پیمان‌نامه (شمول کامل حقوق کار و بیمه) ؛ اصلاح قوانین و مقررات مربوط به کار خانگی به منظور پیشگیری از کارکودکان

•         تشویق و توسعه ظرفیت سمن‌های مدافع حذف کار کودک (مشارکت دادن در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، حمایت مالی و آموزشی، آسیب شناسی و اصلاح اقدامات، امکان بهره‌مندی از حمایت‌های مالی و فنی بین‌المللی)؛ کاهش موانع فعالیت سمن‌های مدافع حذف کار کودک (مشکلات ثبتی، مالیاتی، بیمه‌ای، تامین منابع، ساختمان و محل فعالیت، عوارض و قبوض)

•         افزودن مسئله حذف کار کودک در مقررات و ضوابط مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها (تعهد به تامین مالی و حمایت از برنامه های حذف کار کودک)

•         ارتقای آگاهی جامعه و سازمان‌های ذیربط در زمینه حذف کار کودک

سخن پایانی

پدیده کودکان خیابانی در ایران، چهره‌ای پنهان و چندلایه دارد که در پس ظاهرآن، فقر، بی‌عدالتی، بی‌توجهی و گاه بی‌تدبیری نهفته است. این کودکان آینده‌سازان جامعه‌اند، اما در غیاب حمایت، آینده‌ای ندارند. اگر امروز به جای کودک در خیابان، کودک در مدرسه نبینیم، فردا باید منتظر نسلی باشیم که نه‌تنها قربانی محرومیت‌اند، بلکه قربانیان جدیدی برای تداوم این چرخه خواهند ساخت. دوازدهم آوریل یادآور این مسئولیت انسانی و اجتماعی است که هیچ کودکی نباید در خیابان بزرگ شود.

دیدگاه شما
منتخب سردبیر