زندان قصر در خطر است
چگونه میتوان یک مرکز فرهنگی معتبر را به نابودی کشاند؟
یادداشت اسکندر مختاری
به داد زندان قصر باید رسید. تجدید حیات زندان قصر در خطر است. چگونه میتوان یک مرکز فرهنگی معتبر را به نابودی کشاند؟ همین راهی که در حال حاضر برای مدیریت مرکز فرهنگی باغ موزه قصر رفتهاند، به راحتی میتواند یک مرکز فرهنگی را به انبار و لوکیشن تبدیل کند ...
اسکندر مختاری طالقانی
به داد زندان قصر باید رسید. تجدید حیات
زندان قصر در خطر است. چگونه میتوان یک مرکز فرهنگی معتبر را به نابودی کشاند؟ همین راهی که در حال حاضر برای مدیریت مرکز فرهنگی باغ موزه قصر رفتهاند، به راحتی میتواند یک مرکز فرهنگی را به انبار و لوکیشن تبدیل کند. ظاهرا به کسی هم مربوط نیست، مال خودمان است یعنی در اختیار خودمان است، یک روز
موزه بود امروز انبار باشد، یک روز باز بود و پاخور اهل فرهنگ، امروز بسته باشد تا بیت المال هدر نرود.
فقط وقتی به یاد میآورم که چه رنجها بر فرهنگ دوستان و اهل قلم درجراید رفت تا مسولین ترغیب به نجات زندان شوند و از فکر تبدیل به احسن کردن آن دست بردارند دلم میسوزد. و چه مسئولینی که مسئولانه برای نجات زندان کوشیدند تا حرف اهل فرهنگ
زمین نماند افسوس میخورم. افتخار میکردیم که اینبار به جای زندانی زندان نجات یافته است.
پروژهی باغ موزه قصر در مقیاس جهانی کم نظیر بود، زیبا و دلنشین و پیام رسان. در زندان میتوان شاد بود، گفتگو کرد، نشست فرهنگی برگزار کرد و نمایشگاه گذاشت. در زندان میتوان آرامش هدیه داد، در زندان میتوان تربیت کرد در زندان میتوان با هویت قهرمانان آشنا شد و میشد که دهها کار نشدنی را در این زندان محقق کرد. اینجا مفهوم جدیدی از زندان میتوانست باشد، اینجا درست همان چیزی بود که فرهنگ سلطه نمیخواست باشد. تمیز بود و آراسته و شیک و از زندان یک مرکز فرهنگی فعال و پویا در
ذهن مخاطب میساخت.
عجب تخصصی یافتهایم، ثروتهایمان را بیدلیل نابود میکنیم.
اینکه کمر به نابودیاش بستهای حاصل زحمات دیگران است و از
پول مردم این شهر ساخته شده، مال تو نیست، احتیاط کن.