وعدههای توخالی شهرداری چراغ این خانه را روشن نکرد
بنای خانه شهر در مالکیت شهرداری کرمان است. تاکنون، سه دوره شورای شهر تغییر کرده و چهارمین شهردار بر سر کار آمده اما این وعده که «خانهشهر را مرمت میکنیم» توخالی و بیسرانجام مانده است.
بنای خانه شهر در مالکیت شهرداری کرمان است. تاکنون، سه دوره شورای شهر تغییر کرده و چهارمین شهردار بر سر کار آمده اما این وعده که «خانهشهر را مرمت میکنیم» توخالی و بیسرانجام مانده است.
به گزارش روزن آنلاین، حدود نیم قرن پیش، در شهر کرمان با پول شهروندان و بدون اعتبارات دولتی، ساختمانی احداث میشود که امروزه بهعنوان نشانهای از شروع دوران ظهور و بروز تجدد و نمادی از دوران پیدایش مدنیّت و شهرنشینی در شکل جدید به حساب میآید. این بنا عنوان پرمعنایی هم دارد: خانهشهر. اکنون اما این ساختمان که ثبت ملی نیز شده، در گوشهای از شهر کرمان متروکه مانده و هر روز که میگذرد برگی از درخت زندگانیاش بر زمین فرو میافتد.
در دهههای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی، گروهی از معماران ایران به تکاپو میافتند تا هویت ایرانی را که پس از رواج معماری بینالمللی به حاشیه رانده شده بود دوباره احیا کنند. پس دست به خلق آثاری چون برج آزادی تهران، موزه هنرهای معاصر تهران، آرامگاههای خیّام و عطار و بوعلی و دهها بنای دیگر میزنند.
این ساختمان طی دهههای گذشته، رویدادهای فرهنگی و هنری و سیاسی بسیار به خود دیده است. در اوایل بهرهبرداری، آنطور که میگویند از خانهشهر برای برگزاری مراسم و پذیرایی از شخصیتهای کشوری که به کرمان میآمدند استفاده میشد.
برخی از هنرمندان کرمانی خاطراتی شیرین از حضور در کنسرت زندهیاد استاد شجریان و همچنین هنرمندانی چون پریسا در خانهشهر را در ذهن دارند. در دهههای بعد از انقلاب نیز جشنوارههای متعدد از جمله جشنواره ملی موسیقی خلیجفارس و جشنواره ملی موسیقی نواحی در این تالار برگزار شد.
چند سال بعد و با تشکیل شوراهای اسلامی شهر و روستا، بخشی از این ساختمان زیبا در طبقه دوم، برای استقرار شورای شهر کرمان در اختیار این نهاد قرار گرفت. تقریبا تا اوایل دهه ۸۰ خورشیدی، خانهشهر سرپا و سرزنده پابهپای خاطرات این شهر و مردمانش پیش آمد.
سیدمحمدعلی گلابزاده، پژوهشگر تاریخ، نویسنده و رئیس مرکز کرمانشناسی میگوید: «من خاطرات فراوانی چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب از خانهشهر دارم. در جریان سفر مقام معظم رهبری به استان کرمان، در این تالار در محضر ایشان سخنرانی کردم که یکی از عزیزترین خاطراتم از خانهشهر است.»
روزگار پرمرارت
از نیمه دوم دهه ۸۰ اما روزگار پرمرارت خانهشهر آغاز شد و همچنان ادامه دارد. در آن دوران و پس از اتفاقاتی که در جریان برگزاری یک کنسرت در این تالار رخ داد که عدهای آن را هنجارشکنی خواندند، با مصوبه شورای شهر کرمان، درهای خانهشهر به روی هنرمندان موسیقی بسته و برگزاری کنسرت در آن ممنوع شد. چراغ آن اما روشن ماند و رویدادهای مهم و بزرگ و پرجمعیت شهر همچنان در این ساختمان برگزار میشد تا اینکه اجرای طرحی با عنوان ایجاد «میدان گفتوگو» در محدودهای از شهر کرمان که خانهشهر در آن واقع شده در برنامه مقامات کرمان قرار گرفت.
خانهشهر در مجاورت ساختمان قدیم استانداری کرمان که آن هم یکی دیگر از نمونههای درخشان معماری معاصر است قرار گرفته، در چند قدمی آن، یکی از مکانهای مهم مذهبی بهنام حسینیه ثارالله دایر شده و چند قدم آنطرفتر، یکی از سینماهای باسابقه کرمان به نام «شهر تماشا» قرار دارد. چند سال پیش نیز، ساختمان جدید شهرداری کرمان، روبهروی خانهشهر قد علم کرد. همه این ساختمانها پیرامون میدان کوچکی به نام میدان شورا و به مرور شکل گرفتهاند. در طرح میدان گفتوگو پیشنهاد مشاور این بود که خانهشهر تخریب و ساختمان جدید استانداری بهجای آن ساخته شود.
از اواسط سال ۱۳۹۵ خورشیدی با سرعت گرفتن پروژه ساخت ساختمان جدید استانداری کرمان، چسبیده به خانهشهر، صدای چرخ بولدوزرهایی که این اثر معماری را نشانه گرفته بودند در شهر پیچید. «خانهشهر بهزودی تخریب میشود»، این خبر از همه تریبونهای رسمی به گوش میرسید. مردم کرمان که دههها نابودی معماری پربهای خود را به چشم دیده بودند، این بار تاب نیاورده و به پا خاستند. کرمان درباره خانهشهر یکی از مهمترین و شاید بتوان گفت بزرگترین اعتراضات مدنی را به خود دیده است.
کمپینها به راه افتاد و در شبکههای اجتماعی، گروههای پرجمعیت شکل گرفت. همه میکوشیدند جلوی این تخریب گرفته شود. ۱۸۱ نفر از برجستهترین متخصصان حوزههای گوناگون، دانشگاهیان، معماران، روزنامهنگاران، دوستداران میراثفرهنگی و هنرمندان و فعالان اجتماعی، نامهای سرگشاده خطاب به استاندار وقت کرمان نوشته و خواستند خانه این شهر را ویران نکنند.
با اوج گرفتن اعتراضات مدنی و در جریان برگزاری کنگره معماری و شهرسازی کرمان، محمدحسین طالبیان، معاون وقت وزارت میراثفرهنگی به این شهر سفر کرد و از نزدیک از ساختمانی که حالا در گروهها و محافل معماری تهران هم از آن سخن گفته میشد بازدید کرد. پس از ورود میراثفرهنگی، بولدوزرها متوقف شد و چند ماه بعد با اعلام خبر «ثبت ملی خانهشهر»، موجی از شادی در بین شهروندان کرمانی بهراه افتاد.
بولدوزرها که از دور و بر خانهشهر دور شدند، اینبار، رویکردی دیگر بهصورت پنهانی برای تخریب آن در پیش گرفته شد: عدم رسیدگی و مرمت و بیاعتنایی به خانهشهر.
وعدههای توخالی
این بنا در مالکیت شهرداری کرمان است. از آن زمان که ثبت ملی شده تاکنون، سه دوره شورای شهر تغییر کرده و چهارمین شهردار بر سر کار آمده اما این وعده که «خانهشهر را مرمت میکنیم» توخالی و بیسرانجام مانده است. از اواخر دوره شورای پنجم شهر، سازمان اداری شورا، خانهشهر را ترک کرد و تالار و طبقه دوم این ساختمان کاملا متروک شد. از طرف دیگر، پروژه احداث ساختمان استانداری در چند سال اخیر سرعت فزایندهای گرفت و سال ۱۴۰۲ خورشیدی به بهرهبرداری رسید. هرکس که از آن محدوده گذر میکند میتواند قد بلند و سایه سنگین ساختمان جدید استانداری را بر سر معماری موقر و چشمنواز خانهشهر مشاهده کند.
اکنون خانهشهر به یک ساختمان کاملا متروکه تبدیل شده است و گفته میشود بهدلیل همسایگی با ساختمان استانداری کرمان از لحاظ امنیتی شرایط جدیدی پیدا کرده و دیگر نمیتواند مثل گذشته، کاربری عمومی داشته باشد. به همین دلیل، سال گذشته شورای ششم شهر تصمیم گرفت این بنا را به استانداری واگذار کند و بهجای آن یک ساختمان دیگر بگیرد. این بدهبستان اما بهدلیل شروطی که شورا داشت منتفی شد. چند هفته پیش، شورا باز همان ایده را مطرح کرد و گفت که اینبار با تهاتر خانهشهر با استانداری به توافق رسیدهایم. با انتشار این خبر، بار دیگر صدای اعتراضات مدنی در کرمان بلند شد: خانه شهر متعلق به همه شهر است نه دولت.
دکتر پیروز ارجمند، هنرمند موسیقی، رئیس هیات مدیره انجمن موسیقی کرمان و معاون سابق وزیر ارشاد، یکی از مخالفان سرسخت واگذاری خانهشهر به دولت است.
او میگوید: خانهشهر از همان زمان شکلگیری و ساخت، کارکرد فرهنگی داشته است. در صورت واگذاری خانهشهر به استانداری کرمان، عملا کارکرد آن تغییر میکند و ما به شدت مخالف این موضوع هستیم، زیرا هر استفاده غیرفرهنگی از این بنا اجحاف در حق مردم کرمان است. به دلیل کم بودن ظرفیت سالن موسیقی در تالار فرهنگ و هنر کرمان، بسیاری از کنسرتها توجیه اقتصادی را از دست داده یا در سالنهای ورزشی غیراستاندارد اجرا میشود. خانهشهر میتواند این کمبودها را برطرف و امکان برگزاری کنسرت را با قیمت بلیت پایینتر برای اقشار متوسط و پایین ایجاد کند.
پس از آن، استاندار کرمان درباره تحویل ساختمان خانهشهر موضع آشکاری گرفت. محمدمهدی فداکار در جمع خبرنگاران گفت: در معاملات ملکی با دولت، ظرایفی وجود دارد. شورای شهر میتواند در اینباره مصوب کند اما دولت محدودیتهایی دارد. ابتدا باید موضوع تهاتر، کارشناسی و ارزیابی و سپس وارد فرآیند مولدسازی شود و مراحل فنی دیگری دارد. او سپس اعلام کرد: «خوشحال میشوم اگر شورای شهر در خانهشهر مستقر شود.»
با این اظهارنظر استاندار، بار دیگر امید در دل شهروندان، فعالان فرهنگی و مدنی و هنرمندان و معماران و همه حامیان و دوستداران این بنای ملی زنده شد؛ امید به اینکه چراغ خانهشهر دوباره روشن شود. این بنای ثبتملیشده نیاز به مرمت دارد؛ موضوعی که در کرمان جدی گرفته نمیشود. تنها ماندن در برزخ فرسودگی و متروک ماندن، خطر بزرگی برای یک اثر معماری است.
دکتر رضا ناصری، معمار، پژوهشگر و مدرس دانشگاه یکبار در وصف خانهشهر نوشت: «علاوه بر ارزشهای معماری، از منظر حفظ خاطره جمعی هم این بنا ارزش دارد و بخش مهمی از حافظه تاریخی شهر کرمان است... تاریخ، یک ارزش افزوده برای شهر است. با تخریبش آلزایمر فرهنگیمان تشدید میشود و شهر بدون گذشته آیندهای هم نخواهد داشت.»
منبع: روزنامه اطلاعات