۱۳ دی ۱۴۰۳
کد خبر: 4227
یادداشت علی اعطا به مناسبت زادروز نیما یوشیج

«معاشرت همسایگانه» نیما و جلال؛ پیشنهادی برای شهر و ادبیات معاصر

مهر 98 به خانه نیما در دزاشیب رفتم؛ جایی که زیست سالیان، پیوند او را با تهران عمیق‌تر کرده بود...

«معاشرت همسایگانه» نیما و جلال؛ پیشنهادی برای شهر و ادبیات معاصر

مهر 98 به خانه نیما در دزاشیب رفتم؛ جایی که زیست سالیان، پیوند او را با تهران عمیق‌تر کرده بود. نیما به همراه همسرش عالیه خانم جهانگیر سالِ ۱۳۲۸ در قطعه زمینی که در اراضی انتهای کوچه فردوسی دزاشیب خریداری کرده بود، خانه ساخت و تا پایانِ عمر در این خانه کوچک که اوایل از برق و آب لوله کشی نیز محروم بود، زندگی ‌کرد. بعدها در سال 1331جلال آل احمد در حوالی این خانه، قطعه زمینی گرفت و خانه‌ای ساخت و به همسایگی نیما در آمد.

نیما

در بازدید از خانه نیما با خود زمزمه می‌کردم: «نام بعضی نفرات/رزق روحم شده است/وقت هر دلتنگی/سویشان دارم دست/ جرئتم می‌بخشد/روشنم می‌دارد.» هر چند نیما این شعر را به پاسداشت یاد و خاطره 2 تن از دوستانش، یوسف اعتصام الملک و حسن رشدیه سرود؛ اما این شعر در کنار این بعد خصوصی، یک بعد عمومی از منظر فرهنگ جمعی هم درباره خود نیما یافته است. گویی نیما شاعری است که یادش برای ایرانیان «رزق روح» شده است. این دو خانه ماوای 2 شاعر و نویسنده‌ای بوده است که شب‌ها و روزهای پیاپی را در آن سپری کردند. در یکی از این خانه‌ها سرنوشت طولانی شعر در ایران دگرگون شد و دیگری در مقطعی از تاریخ معاصر مأوای روشنفکران و نویسندگان بود.

آن سال، درباره خانه نیما در دزاشیب جست‌وجو می‌کردم. به مقاله آل احمد در سال ٤٠ با عنوان «پیرمرد چشم ما بود» برخوردم. جلال می‌نویسد که با سیمین دانشور، یکی دوباری در سال‌های ٢٩ و ٣٠ به خانه نیما در دزاشیب می‌روند و به او سری می‌زنند و بعدها در همان حوالی کمی پایین‌تر از خانه نیما، زمینی وقفی از وزارت فرهنگ می‌گیرند و خانه‌ای می‌سازند و ساکن می‌شوند.
مسیر کوتاه از خانه نیما تا خانه سیمین و جلال را قدم زدم. به تعبیر «معاشرت همسایگانه» فکر می‌کردم. این دو بنا در حقیقت، نه‌تنها یادآور 2 چهره ادبی معروف، بلکه به لحاظ تاریخی هم جزو اماکن قدیمی شمیران محسوب می‌شوند؛ به‌خصوص اینکه یادآور برخی از چهره‌هایی نیز هستند که به این خانه‌ها رفت وآمد داشته‌اند. چنین ویژگی‌هایی خانه نیما یوشیج و نیز خانه سیمین دانشور و جلال آل احمد را به‌صورت 2 بنای فرهنگی - تاریخی در اذهان اهل فرهنگ متبلور می‌کند.

این مکان که اکنون به خانه - موزه نیما تبدیل شده است، بر خلاف خانه - موزه سیمین و جلال، از وجود اشیایی که اصالتا متعلق به آنجا بوده باشند، بی بهره است. بی دلیل نیست که خانه - موزه نیما، کم رونق مانده است. در دوره حضور در شورای شهر تهران، بارها گفته و نوشته بودم که برای ایجاد و راه‌اندازی خانه ادبیات معاصر ایران، چه مکانی بهتر از خانه نیما در دزاشیب می‌توان یافت؟ این خانه به لحاظ شانیت فرهنگی به‌عنوان خانه نیما، به‌عنوان ارزش معماری و نیز، مناسب‌ترین مکان برای راه‌اندازی خانه ادبیات معاصر ایران است. از دیگر سو مسیر میان خانه نیما تا خانه سیمین و جلال، «گذر ادبیات معاصر» می‌تواند باشد. این همان گذری است که جلال و نیما به‌عنوان 2 همسایه از سال 1332به بعد همدیگر را زیاد می‌دیدند. گذرگاه ادبیات معاصر فقط فاصله فیزیکی و فضای خالی بین خانه نیما و جلال نیست؛ محدوده‌ای است برای یادآوری میراث فکری و ادبی آن دو و جایگاهی برای بیدار نگه داشتن جامعه نسبت به بخش مهمی از تاریخ ادبیات معاصر ایران.

نیما-یوشیج1-min-374x329

سال‌ها گذشته و نیما، جلال و سیمین با یادمانی پربهره از شعر و داستان و کلمه و کلام به آن سوی مرز هستی شتافته‌اند. آنچه باقی مانده، یادگارهای آنهاست که می‌تواند در «گذرگاه ادبیات معاصر»، بستر گفت‌وگو میان شهروندان باشد. گذرگاه ادبیات معاصر می‌تواند گذری فرهنگی برای گفت‌وگو درباره ادبیات و  شعر و فرهنگ و هنر باشد و مهم‌تر از آن، قطب فرهنگی شعر و ادبیات نوین ایران.

بازدید-شهردار-تهران-ار-خانه-نیما-یوشیج-34

بازدید-شهردار-تهران-ار-خانه-نیما-یوشیج-33

دیدگاه شما
منتخب سردبیر
  • تازه‌های نشر

    سیطره هوش مصنوعی بر زندگی بشر، حوزه مختلف دانش را تحت تاثیر قرار داده است و به همین نسبت امروزه، استفاده گسترده از هوش…

  • به بهانه شصت‌وپنجمین سالروز درگذشت نیما یوشیج؛

  • حدود یک سال پس از جنجال خبری بر سر عقد تفاهمنامه با چینی‌ها برای انبوه‌سازی مسکن در تهران به شیوه صنعتی، عبدالمطهر…

  • درخت‌کشی برای راه‌سازی

    در اقدامی بی‌سابقه و بحث‌برانگیز، یک درخت بلوط کهن‌سال ۷۰۰ ساله در اسلام آباد کرمانشاه به‌دلیل اجرای پروژه راه‌سازی،…

  • ماجراجویی قدیمی‌‌ترین خودروهای ایران در مسیر تهران- گیلان

    رالی تور گردشگری خودروهای تاریخی با حضور ۴۰ دستگاه خودروی تاریخی و ارزشمند از تهران به مقصد گیلان آغاز شد.