روحانیون در حوزه محیطزیست مطالبهگر باشند
چگونه میتوان اسلام را دین سعادت معرفی کرد، ولی برای استفاده پایدار، خردمندانه و عادلانه از ارکان طبیعت برنامهای نداشت و حفظ و حراست از زمین و زیستمندان آن را که بهعنوان امانتی الهی در اختیار و دسترس بشر قرار گرفته شده است، بیهوده انگاشت! حفظ محیطزیست بهعنوان بستر زیست همه زیستمندان واجبی است که اگر رعایت نشود، نمیتوان تعالی حقیقی بشر را ممکن و تأمین رضایت خداوند را تضمین کرد.
چگونه میتوان اسلام را دین سعادت معرفی کرد، ولی برای استفاده پایدار، خردمندانه و عادلانه از ارکان طبیعت برنامهای نداشت و حفظ و حراست از زمین و زیستمندان آن را که بهعنوان امانتی الهی در اختیار و دسترس بشر قرار گرفته شده است، بیهوده انگاشت! حفظ محیطزیست بهعنوان بستر زیست همه زیستمندان واجبی است که اگر رعایت نشود، نمیتوان تعالی حقیقی بشر را ممکن و تأمین رضایت خداوند را تضمین کرد.
به گزارش روزن آنلاین، براساس بینش قرآنی، صیانت از همه انواع «امانتهای الهی» و انجام بحق و صحیح رسالت «خلیفه الهی» دو نقش مهمی است که عمل به آنها منطبق بر چارچوبها و قواعد الهی برای انسان پیشبینی و تکلیف شده است. از دیدگاه فقهی قواعد مختلفی برای صیانت و نگهداری از محیطزیست و تحقق جنبههای مختلف عدالت بیننسلی و پایداری ارکان طبیعت مشاهده میشود که کاربست مؤثر و اثرگذار این قواعد در احکام حقوقی و استفاده تخصصی از آنها در تقویت نظام حقوقی و جنبههای مختلف پیشگیرانه برای حفظ و نگهداری از محیطزیست بهشدت تأکید میشود.
قاعده فقهی «لا ضرر و لا ضرار» یکی از قواعد فقهی مهم است که ترک فعل و یا هر غفلتی که موجب ضرر عمومی و یا فردی شود را محکوم و مشمول جبران خسارت میکند. بهدلیل پیچیدگی در نظام خلقت، محدودیت دانش بشری در تشخیص و تعریف «ضرر» و فرابخشی بودن تأثیرات انسان بر طبیعت، کاربست دادهیابی نوین و بهروزرسانی شده و بهرهگیری از دانش بینبخشی و فرابخشی برای عملیاتی کردن قواعد فقهی ضرورتی انکارناپذیر خواهد بود.
قاعده فقهی «اتلاف» نیز به موضوع هدر دادن و یا اتلاف هر چیزی میپردازد که درنهایت موجب خسارت فرد و یا اجتماع میشود. همچنین، قاعده فقهی بسیار مهم «عدالت» که در بیان قرآن کریم بهعنوان یکی از اهداف مهم بعثت پیامبران (سوره حدید – ۲۵) معرفی شده، بهمعنی هر چیزی سر جای خود بودن است که کاربست این تعریف و انطباق آن با زندگی و زیست بشر میتواند به هر موضوع فردی و عمومی که توسط انسان دچار تغییر و یا دستدرازی مفسدانه شده است و عدالت بیننسلی را مخدوش میسازد، بسط و توسعه یابد.
علاوهبر مواد بالا قواعد «نفی ظلم و منع ستم»، «تقدم دفع مفسده بر جلب منفعت»، «نهی از فساد»، «احترام اموال»، «وجوب دفع ضرر محتمل»، «ضمان ید»، «مصلحت»، «نفی هلاکت»، «عدم تعاون بر اثم» و سایر قواعد فقهی دیگر زمینه مطلوب برای پیشگیری و کاهش قانونمندانه مفاسد مؤثر بر تخریب محیطزیست و امانتهای الهی و ایجاد حساسیت اعتقادی برای رفع انواع را مفاسد فراهم میکند. در این میان موضوع امربهمعروف و نهیازمنکر بهعنوان دو رکن از ارکان فروع دین اسلام، ابزاری مهم برای حرکت و ترویج خیر و پیشگیری از بروز فساد و همچنین وسیله مطالبهگری و ترویج عدالت در جریان انواع مصادیق توسعه پایدار تلقی میشود.
با وجود تمام ضعفهای کارشناسانه و غفلت و سوءعمل متولیان و صاحبان تصمیم در نظام حکمرانی آب و محیطزیست، بهدلیل بهرهمندی از ظرفیت تریبونهای ترویجی و تعالیم مؤثر و کارشناسانه علمای دین در حوزه اسلام و محیطزیست، طراحی و کاربست عملی، هوشمندانه و مؤثر از این ظرفیت بالقوه و منبعث از اندیشه و نگاه الهی به محیطزیست و ارکان طبیعت محسوس و گرهگشا خواهد بود.
هماکنون در طراحی و اجرای طرحهای مختلف عمرانی و شیوهنامههای محیطزیستی جریانی فراگیر، همهگیر و مؤثر برای عمل به تکالیف حقوقی و منبعثشده از تعالیم الهی و تحقق عینی مفهوم آبادانی در آیه «هو انشاکم من الارض و استعمرکم فیها» (هود-۶۱) به گوش نمیرسد و بازخورد و تأثیر مطلوب و مورد قبول تعالیم الهی در توقف مصادیق مختلف تخریب و فساد در طبیعت و درنهایت، دستیابی به جنبههای مختلف پایداری مشهود نیست.
بهتر است چالشهای محیطزیستی ایران را برشمریم و از دیدگاهی متعالی به این چالشها نگاه کنیم.
نابودی منابع آبهای راهبردی زیرزمینی، وابسته کردن کشور به منابع سطحی، ورود پدیدههای نو مانند فرونشست، فروچاله و فروریزش در شهرها و روستاها، خروج صدها دشت حاصلخیز و ابنیهها و مستحدثات عمومی و خصوصی از حیز انتفاع، فقر مراتع و رویشگاههای طبیعی و از بین رفتن بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری شاخص در ایران، نابودی جنگلهای هیرکانی، مراتع و جنگلهای زاگرس و فلات مرکزی، تغییر کاربریهای افسارگسیخته و ترویج سبک زندگی مخرب و غیرمنطبق بر جغرافیای ایران، سوءاستفاده از مفاهیمی مانند خودکفایی در کشاورزی و کممهری نسبت به منابع بیننسلی، تشدید سیلاب، ریزگرد و فرسایش خاک، کاهش چشمگیر سرانه آب تجدیدپذیر و نزدیک شدن ایران به محدوده تنش و فقر آبی، آلودگی و کاهش شدید کیفیت و کمیت آب شرب و کشاورزی، نابودی تالابهای شور و شیرین، افزایش دو برابری تأثیرات تغییراقلیم بر روی ایران و غفلت و بیتوجهی نسبت به این موضوع در همه سطوح حکمرانی، فقر و تنش آبی در شهرها و روستاها و تشدید مهاجرت های آبی و آینده خطرناک شهرهای فلات مرکزی و بهویژه شهرهای مرزی، عدم جامعیت و کارآمدی در مدیریت و حفاظت از منابع آبی و ترویج ابزارهای سخت مانند سدسازیهای بیضابطه و ناکارآمد و ناپایدار و تشدید فرایند تبخیر در کشور و بسیاری از مشکلات زیستمحیطی دیگر که نشانههای ظلم و بیعدالتی به طبیعت و خروج از عدالت بیننسلی است. درعینحال، در آموزههای فقهی و دینی سخن از «جبران خسارت و زیان» مطرح میشود.
در آموزههای فقهی و دینی سخن از «جبران خسارت و زیان» مطرح میشود. بهراستی چگونه میتوان خسارتهای جبرانناپذیر و عمدتاً غیرقابلبازگشت محیطزیست کشور و تبعات منفی اقتصادی، امنیتی، حقوقی و اجتماعی آن در حیات و زیست آیندگان را که بهتدریج وخامت آنها آشکار میشود، جبران کرد؟!
بهترین و کارآمدترین راهحل برای توقف و نه جبران حقیقی خسارتهای غیرقابلجبران محیطزیستی و دستیابی هرچه بهتر به جنبههای مختلف عدالت بیننسلی پرداختن به «اصل پیشگیری» است و نه درمان! توبه به پیشگاه الهی و توقف همه انواع رفتار خودخواهانه و غیر الهی و عمل نمودن به چارچوبهای حکمرانی خوب که در نگرش و عمل هر دو تأثیر بالا به پایین و پایین به بالا را ترویج میکند و مؤلفههای آن ضمن داشتن ابزار پیشگیرانه و کارآمد، انطباق خوبی با آموزههای دین اسلام دارد، ضروری است.
تکیه زدن بر مدیریت سختافزاری و رشد افسارگسیخته، نامتوازن و ناپایدار اقتصاد آبمحور و برپایه کشاورزی بهعنوان ابرعامل تولید چالش آب و خاک ایران، سوءمدیریت و ناکارآمدی، عدم شایستهگزینی، موازیکاری، تعارض شدید منافع، اقدام جزیرهای و عدم جامعیت در فکر و عمل و غفلت از علوم انسانی کارآمد و مؤثر درد مشترک نظام مدیریت کشور است که هدررفت سرمایه ملی و مردمی را بهشدت افزایش داده است.
علاوهبراین، بسیاری از شیوهها و یا تذکرات مهم در حوزه حفظ و صیانت از محیطزیست در دایره کتاب و معارف قرآن، نهجالبلاغه و احادیث محصور و قاعده تأثیر این اصول و آموزههای مفید آن در پایینترین سطح محدود شده و در برخی موارد عمل به آنها در قانون انعکاس نیافته و بازخوردهای مورد قبولی در بین عاملان به اسلام و شریعت و ارکان اجرایی کشور مشهود نیست.
هر شخص حقیقی و یا حقوقی که بهبهانه اسناد بالادستی و خودکفایی و غیره با بیخردی تیشه به ریشه آب و محیطزیست کشور زده است و یا پروژه «حذف فیزیکی سرزمین مادری» را در سر پرورانده و با ایجاد تخریب کمی و کیفی محیطزیستی و حبس اصول و روشهای کارشناسانه و بهرهگیری از ابزار «سالارگری براندازانه» بهگونهای به طبیعت این سرزمین آسیب رسانده است که ضمن تخریب و اتلاف سرمایه و اعتماد عمومی چالشهایی فراگیر و تمامناشدنی را برای نسل حال و آینده به ودیعه گذاشته، چگونه مکلف به جبران خسارت خواهد شد؟! اصولاً این خسارتها چقدر و به چه صورتی قابلجبران هستند؟
هدفگذاری برای ترویج ابعاد مختلف آموزههای دینی در سطوح بینالمللی و داشتن طرح و برنامه کلان در ترویج محیطزیست متعالی در شرایطی به موفقیت منتج میشود که در سطح ملی و محلی تعالیم مختلف بهکار گرفته شوند و مردم از نتایج و بازخوردهای مفید آنها راضی و بهرهمند شوند. طراحی و کاربست هرگونه طرحی که فاقد لوازم و نشانههایی از حفظ طبیعت و محیطزیست پیرامونی باشد، محکوم به شکست خواهد بود و در عمل میتواند مصداقی از «فساد فیالارض» تلقی شود. بهراستی چگونه میتوانیم جنبههای مختلف تعالیم الهی را ترویج کنیم، درحالیکه خود به آموزههای محیطزیستی آن التزام عملی نداریم، نسبت به پیادهسازی آن تساهل به خرج میدهیم و نسبت به هزاران طرح فاقد پیوستهای حقوقی و محیطزیستی و تخریبهای فراگیر واکنش نشان نمیدهیم!
با ملاحظه کنشگری و مطالبهگری خالصانه، قهرمانانه و دلسوزانه روحانیت و مراجع معظم تقلید در دوران معاصر، اهمیت حفظ امانات الهی و عمل به آموزههای دینی و کاربست مشارکت مردمی در شعار سال رهبری فرزانه، پیشنهاد میشود قشر روحانیت بابصیرت همگام با مردم و با حضور فعال در نهادهای مدنی و تریبون دادن به کارشناسان مختلف در حوزه آب و محیطزیست، ضمن ترویج گفتمان اسلام و محیطزیست در مساجد و مراکز فرهنگی و مطالبه شاخصهای شفافیت، پاسخگویی، شایستهسالاری، حاکمیت قانون، مسئولیتپذیری، کارآمدی، مشارکت جمعی و عدالتخواهی بهعنوان چارچوبهای حکمرانی خوب که در آموزههای دینی از آنها بهرهمند هستم، به کاهش سرعت آسیبهای محیطزیستی و تقویت سواد و ترویج بینش محیطزیست متعالی در سطوح مختلف تأثیرگذاری همت گمارند.
منبع: روزنامه پیام ما