کد خبر: 172
بایسته‌های سیاستگذاری مسکن شهری - بخش دوم

ضرورت نگاه تاریخی در سیاستگذاری مسکن

بخش دوم یادداشت پژوهشی بایسته‌های سیاستگذاری مسکن شهری، با عنوان ضرورت نگاه تاریخی در سیاستگذاری مسکن؛ به قلم جمال رشیدی ( پژوهشگر سیاستگزاری شهری)، تشریح می کند که چگونه طبقه جدیدی از دل صورتبندی جدید کلان‌سیاست «توسعه شهرنشینی» در ایران از دهه‌ی 1330 به بعد متولد شد و بر اساس کنشگری برخی بازیگران نهادی در دهه‌های بعد، از جمله «شهرداری»، به طبقه‌ای متنفذ در حیات شهری ایرانیان تبدیل شد. این یادداشت در چهار قسمت تنظیم شده است که اکنون بخش دوم آن را می خوانید.

ضرورت نگاه تاریخی در سیاستگذاری مسکن

جمال رشیدی - پژوهشگر سیاستگزاری شهری

مگر می‌شود بدون التفات به سیر تاریخی سیاستگذاری شهری و بدون تبارشناسی اراده قدرت که معطوف به «شهری شدن ایران» بود، سیاست‌ها و دستورکارهای کنونی شهری را مورد کاووش قرار داد؟ پایتخت به عنوان نماد ایران مدرن، بایستی به تیغ جراحی مقررات سپرده می‌شد و فضاهای شهری بایستی رنگ و بوی مدرنیته را تداعی می‌کردند. «توسعه معابر جدید و احداث ساختمان‌های جدید شهر در حاشیه این خیابان‌ها، به افزایش قیمت زمین و تولید ارزش افزوده منجر شد. مطابق دستورالعمل‌های این دوره تنها تعریض و توسعه معابر از نظر شهرداری و وزارت داخله مورد توجه بود و هیچگونه برنامه‌ریزی شهری در خصوص کاربری‌های اراضی، تأسیسات و تجهیزات شهری و نیز ارتباط‌های اصولی در تقسیم‌بندی فضاهای شهری و به‌طورکلی یک بینش آینده‌نگرانه در طرح توسعه ملحوظ نشده بود. مزید بر این، بلدیه تنها با تعریض جداره‌های خیابان به عنوان زمین‌های با ارزش، بیش از آنکه ارتقای کیفی شهر را در نظر داشته باشد، زمینه‌ای را ایجاد کرد که در آینده سوداگری و دلال‌بازی را توسعه بخشید» (شعبانی و کامیاب، 1391: 89). از دل کلان‌سیاست «توسعه شهرنشینی» در ایران، طبقه جدیدی ظهور می‌کند «که به شغل معاملات زمین و بورس‌بازی آن پرداخت و در این کار به اندازه‌ای به راه افراط رفتند که دست از کارهای معمولی خود کشیدند و به این نحو قسمت عظیمی از فعالیت اقتصادی تهران، در این رشته جدید متمرکز شد. اما عده‌ی زیادی از متنفذین و متجاوزین به حقوق عمومی، با استفاده از نفوذ خود در دستگاه‌های دولتی که قبلاً توانسته بودند زمین‌های بلاصاحب و موات تهران را تصاحب و به نام خود به ثبت برسانند و عده‌ی دیگری که تقاضای ثبت آن‌ها در جریان بود از موقعیت استفاده کرده، با تفکیک اراضی و تبدیل آن‌ها به قطعات کوچک، حتی با قولنامه،  در مقام فروش آن‌ها بر‌آمدند و پول‌های گزافی از این راه به دست آوردند. متأسفانه وجود پاره‌ای از مواد در مقرارت و قوانین ثبت که اجازه تملک اراضی و تقاضای ثبت را موکول بحیازت و اعمار آن‌ها ساخته بود، فرصت مناسبی برای زمین‌خواران به دست داد که زمین‌های تهران را ببلعند» (بدیع، 1343: 211-212). «آنها صاحبان زمین‌ها هستند که بى‌آن که هیچ کوششى و عملى انجام دهند در گوشه‌اى می‌نشیند و در نظر دارند که مثلاً از فلان منطقه می‌خواهد یک شاهراهى عبور بکند و اینها فوراً قیمت زمین‌شان را بالا می‌برند و این عبارت از انتقال قسمتى از درآمد و سرمایه ملى ما بلاجهت و غلط به کیسه یک عده‌اى و این طبقه جدید کم کم دارند در این کشور تشکیل می‌شوند» (مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی روز پنجشنبه (25) آذرماه 2535 شاهنشاهی [1355]). آری. طبقه جدیدی از دل صورتبندی جدید کلان‌سیاست «توسعه شهرنشینی» در ایران از دهه‌ی 1330 به بعد متولد شد و بر اساس کنشگری برخی بازیگران نهادی در دهه‌های بعد، از جمله «شهرداری»، به طبقه‌ای متنفذ در حیات شهری ایرانیان تبدیل شد. گسترش فعالیت‌های ساخت و ساز در دهه‌ی 50 ه.ش چنان چشمگیر بود که سرمایه مالی و انسانی از کلیه حوزه‌های اقتصاد را به خود جلب می‌کرد حتی طبیبان حاذق نیز به این کسب و کار روی آورده بودند چنانکه در مجلس شورای ملی، دکتر «مشیر» در یکی از جلسات مجلس در این باب می‌گوید: «مطلبى گفته شد راجع به یکى از اطباء، من شنیدم که یکى از اطبا ماهى 15 هزار تومان درآمد داشته از طبابت و تخصص دست می‌کشد و می‌گوید بروم زمین بخرم و بسازم و بفروشم و میلیونر شوم، واقعیت هم همین است شما ملاحظه بفرمایید بنز آخرین سیستم را چه کسانى سوار می‌شوند آیا وزرا یا وکلا؟ هیچ کدام بلکه تمام مقاطعه‌کارها، معمارها و اشخاصى از آن قبیل (بساز و بفروش‌ها)» (مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی روز پنجشنبه (18) آذر ماه 2535 شاهنشاهی [1355]).

 

 

دیدگاه شما
منتخب سردبیر