نئوعثمانیسم و معماری؛ بخش اول، ایاصوفیه
شاهزاده عثمانی عکسی از قلعه حلب که پرچم ترکیه به آن آویخته شده است را به اشتراک میگذارد و با افتخار مینویسد: «ما گفتیم اگر ما به گذشته بازگردیم، شما دیوانه خواهید شد. آنها ناراحت شدند. چه کسانی هستند که وقتی نام عثمانی را میشنوند، مثل این است که شیطان را دیدهاند؟ آیا آلمانیها در مقابل وین؟ صربها در دشت کوزوو؟ یا شیعیان در چالدران؟ آنها برای اینکه ما را با خودمان ضربه بزنند، از هر چه در توانشان بود استفاده کردند! بله، ما فرزندان عثمانی هستیم. سلجوقیان، قراخانیان، گوکترکها، اویغورها و نوههای هونها. آن که گذشتهاش را نمیشناسد، سرگردان میشود. همانطور که پدرمان عبدالحمید گفت، ما به اجدادمان افتخار میکنیم. گاه در صحراهای عرب، گاه در مقابل وین، پرچم ترکها را برای قرنها به دوش کشیدهایم و هنوز هم پرچم را در مقابل حلب به دست دلاوران میدهیم.» این جمله مرا متحیر میکند. فکر میکنم و به یاد میآورم که نئوعثمانیگرایی و سیاستهای اردوغان، عامل شکلگیری چنین رویدادهایی هستند. اما این سیاست و بازی با گذشته باشکوه ازدسترفته، تنها در میدانهای جنگ منطقهای محدود نمیشود؛ بلکه در قلب ترکیه نیز نئوعثمانیگرایی موج میزند. این رویکرد را نهتنها میتوان در سیاستهای دولت مرکزی و حزب عدالت و توسعه مشاهده کرد، بلکه تأثیر آن بهوضوح در معماری معاصر ترکیه نیز دیده میشود. چراکه معماری و سیاست از یکدیگر جدا نیستند.
مهدی فرجی؛ پژوهشگر هنر و معماری ایران و ترکیه - شاهزاده عثمانی عکسی از قلعه حلب که پرچم ترکیه به آن آویخته شده است را به اشتراک میگذارد و با افتخار مینویسد: «ما گفتیم اگر ما به گذشته بازگردیم، شما دیوانه خواهید شد. آنها ناراحت شدند. چه کسانی هستند که وقتی نام عثمانی را میشنوند، مثل این است که شیطان را دیدهاند؟ آیا آلمانیها در مقابل وین؟ صربها در دشت کوزوو؟ یا شیعیان در چالدران؟ آنها برای اینکه ما را با خودمان ضربه بزنند، از هر چه در توانشان بود استفاده کردند! بله، ما فرزندان عثمانی هستیم. سلجوقیان، قراخانیان، گوکترکها، اویغورها و نوههای هونها. آن که گذشتهاش را نمیشناسد، سرگردان میشود. همانطور که پدرمان عبدالحمید گفت، ما به اجدادمان افتخار میکنیم. گاه در صحراهای عرب، گاه در مقابل وین، پرچم ترکها را برای قرنها به دوش کشیدهایم و هنوز هم پرچم را در مقابل حلب به دست دلاوران میدهیم.» این جمله مرا متحیر میکند.
فکر میکنم و به یاد میآورم که نئوعثمانیگرایی و سیاستهای اردوغان، عامل شکلگیری چنین رویدادهایی هستند. اما این سیاست و بازی با گذشته باشکوه ازدسترفته، تنها در میدانهای جنگ منطقهای محدود نمیشود؛ بلکه در قلب ترکیه نیز نئوعثمانیگرایی موج میزند. این رویکرد را نهتنها میتوان در سیاستهای دولت مرکزی و حزب عدالت و توسعه مشاهده کرد، بلکه تأثیر آن بهوضوح در معماری معاصر ترکیه نیز دیده میشود. چراکه معماری و سیاست از یکدیگر جدا نیستند. هر حکومتی برای بیان کالبدی ایدئولوژی خود نیازمند محلی برای نمایش است. چه جایی بهتر از معماری بناهای بزرگمقیاس و مانیومنتال، مانند مساجد اصلی شهر که هم نماد دین هستند و هم فضایی عمومی که مردم هر روز با آن در ارتباطاند؟
تصویر ۱: تصویر مردی که پرچم ترکیه را از قلعهی حلب آویخته است (مأخذ اینستاگرام هبدالحمید کایهان عثماناوغلو از نوادگان سلطان عبدالحمید عثمانی)
این بناها، باشکوه و جلال خود، یادآور گذشتهای هستند که پیش از آنکه به «پیرمرد بیمار اروپا» معروف شوند، بر پهنهای وسیع از خلیجفارس تا دانوب فرمانروایی میکردند. اما با صلحی که همه صلحها را بر باد داد، امپراتوری عثمانی فروپاشید و به کشوری آسیایی – اروپایی بدل شد که توانست صرفاً در عرصههایی چون صنعت پوشاک و بعدها سریالهای تلویزیونی مطرح شود؛ بیآنکه دیگر خبری از قدرت نظامی و سیاسی آن باشد. در چنین شرایطی، نیاز به بازسازی هویت ملی و زنده کردن خوی کشورگشایی، مجالی برای ظهور نئوعثمانیگرایی در دل جمهوری ترکیه فراهم کرد. این ایدئولوژی نهتنها در سیاستهای منطقهای و فرهنگی، بلکه در معماری و فضای شهری نیز به شکلی بارز ظهور یافت و حتی مجدداً به جان کاربری بناهایی که پیشتر به موزه تبدیل شده بودند نیز افتاد و آنها را تبدیل به فضاهایی بهمنظور بهرهبرداریهای ایدئولوژیک کرد.
چه شد که نئوعثمانی پدید آمد؟
نئوعثمانیگرایی چگونه به صحنه سیاست و معماری ترکیه راه یافت؟ این ایدئولوژی که در دهههای اخیر به یک نیروی مهم تبدیل شده است، در ابتدا بهعنوان پاسخی به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تغییرات جهانی در پایان جنگ سرد شکل گرفت. اولین موج آن در دهه ۱۹۹۰ به رهبری مشاور سیاست خارجی تورگوت اوزال، چنگیز چاندار، ظاهر شد. موج دوم نیز تحتتأثیر ایدههای احمد داووداوغلو، وزیر امور خارجه وقت، بهویژه سیاستهای خارجی او برای تقویت نفوذ ترکیه در بالکان، قفقاز و خاورمیانه، به مرحله اجرا درآمد.
تصویر ۲: رئیسجمهور ترکیه رجب طیب اردوغان به همراه همسرش امینه در میان مردان ملبس به لباس سربازان یئنیچری عثمانی در میان سیلی از هوارادان [۱]
اردوغان که نئوعثمانیگرایی در دوره او به اوج خود رسید، این ایدئولوژی را نهتنها در سیاستهای خارجی، بلکه در عرصه داخلی نیز به کار گرفت. او و حزب عدالت و توسعه از فرهنگ و نمادهای عثمانی برای جلب حمایت مردمی استفاده کردند و این ایده را مطرح نمودند که ترکیه باید شکوه و اقتدار دوران عثمانی را بازگرداند. شعارهایی همچون «نوادگان عثمانی» که در کمپینهای انتخاباتی استفاده شد، به بخشی از هویت جدید ترکیه تبدیل شد و درعینحال نشانهای از فاصلهگرفتن از اصول سکولار و مدرن کمالیسم بود.
در سیاست خارجی، نئوعثمانیگرایی تأکید بر بازگشت به مناطق تحت کنترل پیشین امپراتوری عثمانی دارد. در این چارچوب، ترکیه به دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه، بالکان و آفریقا است. سیاستهایی مانند «مشکلات صفر با همسایگان» که توسط داووداوغلو طراحی شد، ابتدا باعث بهبود روابط با برخی کشورها مانند عراق و سوریه شد. اما باگذشت زمان و افزایش مداخلات نظامی ترکیه، این استراتژی جای خود را به روابط تنشآمیز با بسیاری از کشورهای منطقه داد.
تصویر ۳: ایاصوفیه در دوره عثمانی [۲]
قربانی بازنمود نئوعثمانیسم در معماری ترکیه
معماری از دیرباز بهعنوان یکی از ابزارهای قدرتمند بیان هویت، نقشی کلیدی در بازتاب اندیشههای سیاسی و ایدئولوژیک ایفا کرده است و این بار نیز همچون دوران عثمانی و آتاترک، نقشش را برای تجلی ایدئولوژی نئوعثمانیگرایی ایفا کرد. بازسازی و تغییر کاربری بناهای تاریخی، مانند تبدیل موزه ایاصوفیه و کلیسای تاریخی چورا به مسجد، تنها نمونههایی از این رویکرد هستند. این اقدامات، اگرچه با انتقادهای بینالمللی مواجه شدند، اما برای طرفداران اردوغان، نماد پیروزی ایدئولوژی عثمانیگرایی بر ارزشهای سکولار جمهوری ترکیه بودند.
ایاصوفیه، بنایی که داستانش در تاریخ پیچیده و پرتحول ترکیه بازتابی از رقابت قدرت و ایدئولوژی بوده است، از یک کلیسا به مسجد، سپس به موزه، و مجدداً به مسجد تغییر کاربری داده است. این مکان تنها یک بنا نیست، بلکه نماد تاریخی هویتی است که حکومتهای مختلف از آن برای نمایش ایدئولوژیهای خود استفاده کردهاند.
تاریخچه ایاصوفیه: از کلیسا تا مسجد و موزه
ایاصوفیه، شاهکار معماری تاریخی، به دستور امپراتور ژوستینین اول ساخته شد و در سال ۵۳۷ میلادی افتتاح شد. ژوستینین پس از تکمیل آن، با افتخار ادعا کرد که از سلیمان نبی پیشی گرفته است. این بنا در دوران بیزانس، مرکز مذهبی و سیاسی قسطنطنیه بود و میزبان مراسم امپراتوری و وقایع مهم سیاسی شد. در طول قرون، ایاصوفیه تغییرات بسیاری را تجربه کرد. زمینلرزههای قرن ششم به گنبد آسیب زد که با بازسازی ایزیدور جوان اصلاح و بلندتر شد. دوران شمایلشکنی، آتشسوزی و جنگها نیز به تزئینات و ساختار آن لطمه زدند. در قرن نهم، ترمیمهای گستردهای انجام شد و نقشهای مذهبی جدیدی به آن افزوده شد. پس از تصرف قسطنطنیه توسط صلیبیون در ۱۲۰۴، ایاصوفیه به کاتدرال کاتولیک تبدیل شد و دچار تخریب شد، اما با بازپسگیری شهر در ۱۲۶۱، مجدداً به کلیسای ارتدوکس بازگشت.
پس از فتح قسطنطنیه در ۱۴۵۳، سلطان محمد فاتح ایاصوفیه را به مسجد تبدیل کرد. او دستور بازسازی آن را داد، محراب جدیدی ساخت، و اذان در آن اقامه شد. در دوره عثمانی، بنا تقویت و گسترش یافت. معمار سنان در قرن ۱۶ گنبد را مستحکم کرد و منارههای بزرگ افزود. موزاییکهای مسیحی با گچ پوشانده شدند که موجب حفاظت آنها شد. در قرن ۱۹، سلطان عبدالمجید اول بازسازی وسیعی انجام داد و معماران فوساتی گنبد را تقویت و تزئینات داخلی را مرمت کردند. ایاصوفیه بهعنوان نمادی از هنر اسلامی و عثمانی شناخته شد، در حالی که ریشههای بیزانسی آن همچنان مشهود باقی ماند و به حیاتش به عنوان مسجدی مهم تا پایان حکمرانی سلسله عثمانی به حیات خود ادامه داد، اما سرانجام در قرن بیستم میلادی و با ضعیفشدن تدریجی دولت عثمانی و نابودی آن، ایاصوفیه بار دیگر تغییر کاربری داد.
پس از شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، استانبول توسط نیروهای بریتانیایی، فرانسوی، ایتالیایی و یونانی اشغال شد. در این دوران، ایاصوفیه شاهد رویدادهای خاصی بود. در ۱۹ ژانویه ۱۹۱۹، کشیش ارتدوکس یونانی به نام الفتریوس نوفرکیس بدون مجوز مراسم مسیحی در ایاصوفیه برگزار کرد. این اولین بار بود که چنین مراسمی پس از سقوط قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳ در این مکان انجام میشد. همچنین از مارس تا مه ۱۹۱۹، تظاهرات ضد اشغال در نزدیکی ایاصوفیه برگزار شد. در یونان نیز در سال ۱۹۲۳، تصویر ایاصوفیه بر روی اسکناسهای ۵۰۰ دراخم قرار گرفت.
تصویر ۴: تصویری از فضای داخلی ایاصوفیه [همان]
پس از تأسیس جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳، مصطفی کمال آتاتورک، رهبر این جمهوری جوان، در سال ۱۹۳۵ ایاصوفیه را به موزه تبدیل کرد. این اقدام بخشی از سیاستهای سکولاریزه کردن جامعه و فاصله گرفتن از میراث عثمانی بود. در دهههای بعد، ایاصوفیه بهعنوان نماد همزیستی فرهنگی شرق و غرب و یکی از جاذبههای گردشگری مهم جهان شناخته شد. با این حال، ساختمان به دلیل کمبود نگهداری، به مرور زمان آسیب دید و در دهه ۱۹۹۰ به فهرست آثار در معرض خطر بنیاد یادگارهای جهانی اضافه شد. پروژههای مرمت که از سال ۱۹۹۷ آغاز شد، بخشهایی از ساختار و تزئینات بنا را بازسازی کرد، اما نیاز به ترمیمهای بیشتری همچنان باقی ماند. در دهههای بعد، ایاصوفیه بهعنوان نمادی از همزیستی فرهنگی شرق و غرب شناخته شد و به یکی از پر بازدیدترین موزههای جهان تبدیل گردید.
آغاز دعاهای مذهبی و تقاضا برای بازگشت به مسجد
در دهه ۱۹۹۰، با درخواستهای مختلف، یک نمازخانه در یکی از بخشهای ایاصوفیه برای نماز تخصیص داده شد و از سال ۲۰۱۳، اذان از دو مناره ایاصوفیه به صورت منظم پخش میشد. از آن زمان، تقاضاهای فزایندهای برای تبدیل ایاصوفیه به مسجد مجدداً مطرح شد. این درخواستها به ویژه پس از سال ۲۰۱۵ و سخنان پاپ فرانسیس درباره نسلکشی ارمنیها که واکنشهایی در ترکیه برانگیخت، شدت گرفت. مقامات دولتی ترکیه به ویژه معاون نخستوزیر وقت، بولنت آرینچ، نیز به این موضوع اشاره کردند که ایاصوفیه باید به مسجد تبدیل شود.
بازگشت به گذشته: ایاصوفیه در خدمت نئوعثمانیگرایی
با قدرتگیری بیشتر حزب عدالت و توسعه و رهبری رجب طیب اردوغان، بازسازی هویت عثمانی به یکی از ارکان سیاست داخلی و خارجی ترکیه تبدیل شد. اردوغان با تأکید بر ارزشهای اسلامی و احیای میراث عثمانی، تغییر کاربری ایاصوفیه از موزه به مسجد در سال ۲۰۲۰ را به نمادی از پیروزی ایدئولوژی نئوعثمانیگرایی بدل کرد. این تصمیم که با حکم شورای دولتی ترکیه و فرمان شخص اردوغان صورت گرفت، نشاندهنده تغییر رویکرد سیاسی ترکیه از سکولاریسم آتاتورکی به اسلامگرایی نئوعثمانی بود.
تصویر ۵: پردهبرداری همسر اردوغان از کتیبه بازگشایی مجدد ایاصوفیه به عنوان مسجد [۳]
تصویر ۶: اردوغان و برخی از مقامات ترکیه در آیین بازگشایی مسجد ایاصوفیه [همان]
تصویر ۷: اقامت نماز در ایاصوفیه بر روی لُژ شاهی [۴]
در سال ۲۰۱۸، اردوغان برای نخستینبار آیاتی از قرآن را در ایاصوفیه قرائت کرد و این اقدام را به فاتحان استانبول تقدیم کرد. این حرکت گامی نمادین برای بازگرداندن وضعیت ایاصوفیه به مسجد و تقابل با تصمیم مصطفی کمال آتاتورک در سال ۱۹۳۵ برای تبدیل آن به موزه بود. اردوغان در سال ۲۰۱۹ اعلام کرد که تبدیل ایاصوفیه به موزه “اشتباهی بزرگ” بوده و تصمیم به احیای آن بهعنوان مسجد گرفت.
در ۱۰ ژوئیه ۲۰۲۰، شورای دولتی ترکیه حکم تبدیل ایاصوفیه به موزه در سال ۱۹۳۵ را باطل کرد. این شورا اعلام کرد که ایاصوفیه بهعنوان موقوفهای وقفشده برای عبادت مسلمانان توسط سلطان محمد فاتح باید به کاربری اصلی خود بازگردد. اردوغان بلافاصله فرمانی برای بازگشایی آن بهعنوان مسجد امضا کرد و اذان از منارههای این بنا پخش شد. در ۲۴ ژوئیه، در ۹۷مین سالگرد امضای معاهده لوزان، اولین نماز جماعت در این مکان برگزار شد. فرشهای فیروزهای برای نمازگزاران پهن شدند و موزاییکهای مسیحی که از گزند عثمانیها به دلیل عدم دسترسی به ارتفاع آن در امان بودند، این بار در دورهٔ جمهوریت و بنا بر صلاحدیدهای ایدئولوژیکی رهبران ترکیه با پرده پوشانده شدند تا از آثار تاریخی محافظت شود، اما در دید نمازگزاران مسلمان نباشد.
این تغییر با واکنشهای گسترده بینالمللی روبهرو شد. رهبران مسیحی از جمله پاتریارک بارتولومئو و پاپ فرانسیس این اقدام را محکوم کردند. یونسکو نیز به این تصمیم اعتراض کرد و آن را بدون هماهنگی قبلی دانست. اتحادیه اروپا و کشورهای غربی این اقدام را تهدیدی برای همزیستی فرهنگی و دینی دانستند. در مقابل، کشورهای مسلمان و گروههای اسلامی از این تصمیم حمایت کردند و آن را اقدامی برای احیای میراث اسلامی دانستند.
اردوغان تأکید کرد که ایاصوفیه همچنان بهعنوان مکان عبادی و همچنین مقصد گردشگری برای بازدیدکنندگان مسلمان و غیرمسلمان باز خواهد بود. این تغییر اگرچه نمادی از سیاست داخلی ترکیه و بازگشت به ارزشهای دینی بود، اما تنشهای زیادی در صحنه بینالمللی به وجود آورد و تأثیرات عمیقی بر جایگاه این بنای تاریخی برجای گذاشت. به طور مثال، اخیراً در طی مراسمی نماز میتی غیابی و بدون وجود پیکر متوفی همزمان با نماز میت حضوری اسماعیل هنیه، رئیسدفتر سیاسی حماس که اخیراً در تهران ترور شد در ایاصوفیه برگزار شد. این اقدام تأکید بر رویکرد سیاسی اردوغان و حمایت از مقاومت فلسطین داشت.
تصویر ۸: مراسم اقامه نماز میت برای اسماعیل هنیه [۵]
بازگشایی ایاصوفیه بهعنوان مسجد، اگرچه با استقبال طرفداران داخلی اردوغان همراه بود، در سطح جهانی واکنشهای متعددی را به دنبال داشت. از انتقادهای یونسکو و رهبران مسیحی گرفته تا نگرانیهای سیاسی در اروپا و آمریکا، این اقدام بار دیگر ایاصوفیه را به صحنهای برای درگیریهای ایدئولوژیک تبدیل کرد.
قربانی سیاست و ایدئولوژی
ایاصوفیه در تاریخ پرماجرای خود همواره قربانی بازیهای قدرت بوده است. این بنا، بهجای آنکه صرفاً یک میراثفرهنگی باشد، به ابزار نمایش قدرت و سیاست تبدیل شده است. در دوره عثمانی نماد فتح و اسلام، در دوره جمهوری نماد سکولاریسم و مدرنیته، و اکنون نماد بازگشت به هویت عثمانی است. این تغییرات، فارغ از اینکه از منظر سیاسی یا مذهبی چگونه ارزیابی شوند، نشان میدهند که بناهایی همچون ایاصوفیه چیزی فراتر از معماری هستند. آنها آیینهای از سیاست، هویت و تاریخاند و سرگذشتشان گواهی بر تحولات عمیق جامعه و حکومتی است که در طول قرنها بر آنها حکم رانده است.
ایاصوفیه: میراث جهانی یا ابزار سیاسی؟
آیا ایاصوفیه میتواند تنها یک میراث جهانی باشد، یا سرنوشت آن همواره باسیاست گره خورده است؟ این پرسش، فراتر از مرزهای ترکیه، به مسائلی درباره رابطه بین تاریخ، هویت و قدرت اشاره دارد. اگرچه ایاصوفیه همواره یکی از مهمترین آثار تاریخی جهان بوده است، سرنوشت آن همچنان گواهی بر نقش کلیدی ایدئولوژی در معماری و فرهنگ شهری باقی خواهد ماند.
متن بهطورکلی به بررسی سرگذشت ایاصوفیه بهعنوان بنایی که در طول تاریخ، بارها تغییر کاربری داده و همواره ابزاری برای بیان قدرت، ایدئولوژی، و هویت بوده است، میپردازد. در این روایت، ایاصوفیه فراتر از یک بنای تاریخی دیده میشود؛ بلکه همچون آیینهای برای درک تغییرات اجتماعی، سیاسی، و ایدئولوژیک در ترکیه عمل میکند. این تحلیل سهلایه معنایی اصلی را برجسته میسازد:
تغییر کاربری ایاصوفیه در دورههای مختلف، بازتابی از قدرت حاکمیتها و هویتهای سیاسی و مذهبی آنان بوده است:
- در دوران بیزانس، کلیسا نماینده قدرت مسیحیت ارتدوکس بود و پیوند دین با سیاست را نشان میداد.
- در دوره عثمانی، تبدیل کلیسا به مسجد، نمادی از تسلط اسلام و تأکید بر جهانبینی عثمانی بود؛ اقدامی که مشروعیت امپراتوری را به رخ جهانیان میکشید.
-در دوران جمهوری ترکیه، تغییر آن به موزه، گسستی عمدی از میراث عثمانی و تلاش برای نشاندادن ترکیه بهعنوان کشوری سکولار و مدرن بود.
- در دوران مدرن و رویکرد نئوعثمانی حزب عدالت و توسعه و شخص رجب طیب اردوغان، ایاصوفیه را به ابزاری برای احیای هویت عثمانی بدل کردهاند. تغییر مجدد کاربری بنا از موزه به مسجد، نشان داد که معماری و بنایی شاخص که درگذشته توانسته بود برای عثمانی بهعنوان ابزاری جهتنمایش قدرت سیاسی و نظامی کار کند، ممکن است برای دولت اردوغان کاری مشابه آنچه برای محمد دوم انجام داده بود انجام دهد. تغییر کاربری ایاصوفیه از موزه به مسجد را میتوانیم بازگشت به هویت اسلامی – عثمانی بهعنوان بخشی از بازسازی هویت ملی برای دولت اسلامگرای ترکیه تعبیر کنیم. علاوه بر این دیگر پیامد این تغییر کاربری را میتوان فاصلهگیری از ارزشهای سکولاریستی آتاترکی که روزی اساس جمهوری ترکیه بود در نظر گرفت.
- در اینجا، ایاصوفیه تنها یک مکان مذهبی یا تاریخی نیست؛ بلکه بخشی از روایت بزرگتری است که اردوغان از آن برای تقویت ایدئولوژی نئوعثمانیگرایی و مشروعیتبخشی به قدرت خود استفاده میکند. ایاصوفیه، صرفنظر از ارزش تاریخی و معماریاش، همواره قربانی سیاست و ایدئولوژی بوده است. از دوران فتح عثمانی تا امروز، این بنا ابزار سیاستورزی و رقابت میان قدرتها شده است؛ زیرا ایاصوفیه بهنوعی فراتر از یک بنای تاریخی است؛ این بنا به نمادی تبدیل شده که تاریخ، سیاست، و هویت را در خود متراکم کرده است. از منظر معنایی هر تغییر در کاربری بنا، نشاندهنده تغییر در معادلات قدرت و ایدئولوژی حاکمان بوده است.
[۱]